producer

base info - اطلاعات اولیه

producer - تهيه كننده

noun - اسم

/prəˈduːsər/

UK :

/prəˈdjuːsə(r)/

US :

family - خانواده
produce
تولید کردن
product
تولید - محصول
production
تولید
reproduction
تولید مثل
productivity
بهره وری
productive
سازنده
unproductive
غیر مولد
counterproductive
معکوس
reproductive
تولید مثلی
reproducible
قابل تکرار
reproduce
تکثیر
productively
مولد
producer
تهيه كننده
google image
نتیجه جستجوی لغت [producer] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • French wine producers


    تولید کنندگان شراب فرانسوی

  • Libya is a major oil producer.


    لیبی یکی از تولیدکنندگان بزرگ نفت است.

  • regulations imposed on food producers


    مقرراتی که بر تولیدکنندگان مواد غذایی تحمیل شده است

  • the world's largest producer of uranium


    بزرگترین تولید کننده اورانیوم در جهان

  • Hollywood screenwriters, actors and producers


    فیلمنامه نویسان، بازیگران و تهیه کنندگان هالیوود


  • یک تهیه کننده فیلم

  • He is an executive producer of the film.


    او تهیه کننده اجرایی این فیلم است.


  • یک تهیه کننده مستقل تلویزیونی

  • one of the world's largest meat producers


    یکی از بزرگترین تولید کنندگان گوشت در جهان

  • organic producers of meat eggs and dairy products


    تولیدکنندگان ارگانیک گوشت، تخم مرغ و محصولات لبنی

  • British milk producers


    تولیدکنندگان شیر بریتانیایی

  • He's been a top producer and mixer for the past decade.


    او یک تولید کننده و میکسر برتر در دهه گذشته بوده است.

  • legendary record producer Bruce Dickinson


    بروس دیکینسون تهیه کننده افسانه ای رکورد

  • a Hollywood/movie producer


    تهیه کننده هالیوود/فیلم


  • یک تهیه کننده رکورد

  • egg producers


    تولید کنندگان تخم مرغ

  • gas/oil producers


    تولیدکنندگان گاز/نفت

  • Australia is one of the world's main producers of wool.


    استرالیا یکی از تولیدکنندگان اصلی پشم در جهان است.

  • a producer of automobiles/wheat


    تولید کننده خودرو/گندم

  • The group is the world's biggest producer of copper, supplying around 6% of global output.


    این گروه بزرگترین تولید کننده مس در جهان است که حدود 6 درصد از تولید جهانی را تامین می کند.

  • a gas/oil/steel producer


    تولید کننده گاز/نفت/فولاد

  • He is the creator and executive producer of the popular new TV series.


    او خالق و تهیه کننده اجرایی سریال محبوب تلویزیونی جدید است.

  • a film/Hollywood/television producer


    تهیه کننده فیلم/هالیوود/تلویزیون

synonyms - مترادف

  • کارگردان

  • impresario


    امپرساریو

  • regisseur


    ثبت کننده


  • مدیر

  • promoter


    مروج


  • سرمایه گذار

  • financier


    سرمایه دار

  • tycoon


    کنترل کننده

  • controller


    نجیب زاده

  • magnate


    organizerUS

  • organizerUS


    نمایشگر

  • showman


    تبلیغاتی

  • publicist


    تاجر

  • promotor


    صنعتگر

  • businessperson


    مغول

  • industrialist


    کارآفرین

  • mogul


    organiserUK

  • entrepreneur


    کارگردان صحنه

  • organiserUK


    سرپرست


  • طراح رقص

  • supervisor


    نویسنده

  • choreographer


    سازنده

  • auteur


    رئیس


  • تاجر بزرگ

  • capitalist


    بارون


  • کاپیتان صنعت

  • big businessman


    مالک

  • baron





antonyms - متضاد
  • destroyer


    ناوشکن

  • wrecker


    ویرانگر

لغت پیشنهادی

satisfactory

لغت پیشنهادی

endured

لغت پیشنهادی

spatula