worker
worker - کارگر
noun - اسم
UK :
US :
someone who does a job especially a particular type of job
کسی که یک کار، به ویژه نوع خاصی از کار را انجام می دهد
کسی که در یک سازمان کار می کند و مدیر نیست
someone who does a particular type of job or someone who works for an organization but is not a manager
کسی که نوع خاصی از کار را انجام می دهد یا شخصی که برای یک سازمان کار می کند اما مدیر نیست
کسی که در یک شرکت یا سازمان خاص، به ویژه شغل دائمی دارد
one of the people who work for a company organization school etc – used especially in official contexts
یکی از افرادی که برای یک شرکت، سازمان، مدرسه و غیره کار می کند - به ویژه در زمینه های رسمی استفاده می شود
someone you work with – use this especially about people who do professional jobs in offices, schools etc
شخصی که با او کار می کنید - از این به خصوص در مورد افرادی که کارهای حرفه ای در ادارات، مدارس و غیره انجام می دهند استفاده کنید
همه افرادی که در یک کشور، صنعت یا سازمان بزرگ کار می کنند
همه افرادی که در یک شرکت، سازمان، مدرسه و غیره کار می کنند
یکی از افرادی که برای یک سازمان یا کسب و کار کار می کند و پایین تر از سطح مدیر است
کسی که در یک شغل خاص یا به روشی خاص کار می کند
کسی که برای یک شرکت یا سازمان کار می کند اما موقعیت قدرتمندی ندارد
members of the working class (= a social group that consists of people who own little or no property and who have to work usually doing physical work to get money)
اعضای طبقه کارگر (= یک گروه اجتماعی که متشکل از افرادی است که دارایی اندک یا بدون دارایی هستند و برای بدست آوردن پول مجبورند کار کنند، معمولاً کار فیزیکی انجام می دهند)
in bees and some other types of insects, a female that cannot produce young but collects food for the other insects
در زنبورها و برخی از انواع دیگر حشرات، ماده ای که نمی تواند بچه تولید کند اما برای سایر حشرات غذا جمع آوری می کند.
شخصی که برای استفاده از تلاش برای انجام کاری پول می گیرد
شخصی که برای یک شرکت یا سازمان کار می کند
فردی که به شیوه ای خاص کار می کند
used to refer to all the people within a company or organization who do ordinary jobs, rather than the managers
به همه افرادی که در یک شرکت یا سازمان انجام می دهند، به جای مدیران، به کار می رود
کارگران آمبولانس تهدید کردند که در شب سال نو به مدت بیست و چهار ساعت از همه تماس ها خودداری می کنند.
This pattern is confirmed by analyses of the process underlying the development of class consciousness among workers.
این الگو با تجزیه و تحلیل فرآیند زیربنای توسعه آگاهی طبقاتی در بین کارگران تأیید می شود.
The report showed that blue collar workers lost ten days a year due to ill health compared with five days for white collar workers.
این گزارش نشان داد که کارگران یقه آبی ده روز در سال را به دلیل بیماری از دست می دهند، در حالی که این میزان برای کارگران یقه سفید پنج روز است.
About half the 6,000 white collar workers are likely to be made redundant in response to the shrinking market for coal.
حدود نیمی از 6000 کارگر یقه سفید احتمالاً در واکنش به کاهش بازار زغال سنگ از کار بیکار خواهند شد.
There is increasing social mobility among senior white collar workers, who are able to move quite rapidly between organizations.
تحرک اجتماعی فزاینده ای در میان کارکنان ارشد یقه سفید وجود دارد که می توانند به سرعت بین سازمان ها حرکت کنند.
به گفته سخنگوی او آلن کی، او می گوید که کشور با کمبود کارگران مزرعه مواجه نیست.
این گزارش نشان می دهد که کارگران یدی مرد دو برابر کارگران زن درآمد دارند.
ما به کارگران بیشتری در اینجا نیاز داریم.
او گفت که بسیاری از کارگران جدید در حال آموزش هستند و باید تا اواخر هفته آینده تماس های خود را آغاز کنند.
دو کارگر جدید با سوابق عملکردی مشابه به جای آنها آورده شدند.
Tony was a retired post-office worker.
تونی یک کارمند بازنشسته اداره پست بود.
با وجود نرخ بالای بیکاری، کمبود نیروی کار ماهر در برخی بخش ها وجود دارد.
We need better communication between the management and the workers.
ما نیاز به ارتباط بهتر بین مدیریت و کارگران داریم.
farm/factory/office workers
کارگران مزرعه / کارخانه / ادارات
construction/health/care workers
کارگران ساختمانی/بهداشتی/مراقبتی
manual/skilled/unskilled workers
کارگران دستی/ماهر/غیر ماهر
temporary/part-time/casual workers
کارگران موقت / پاره وقت / گاه به گاه
seasonal migrant workers picking blueberries
کارگران مهاجر فصلی در حال چیدن زغال اخته
امدادگران به سرعت به محل حادثه رسیدند.
درگیری بین کارفرمایان و کارگران تشدید شد و تعداد اعتصابات افزایش یافت.
Talks between workers and management have ended today.
مذاکرات بین کارگران و مدیریت امروز به پایان رسید.
کارگر سخت/سریع/سریع/آهسته
او یک کارگر است (= بسیار سخت کار می کند).
کارگران معمولی معمولا ساعتی دستمزد می گیرند.
هزینه یک شب اقامت در این هتل های گران قیمت، حدود دستمزد ماهانه یک کارگر است.
این کارگران موز حدود 7000 دلار در سال درآمد دارند.
به طور متوسط کارگر کارخانه دستمزدی دریافت می کند که با بهره وری ارتباطی ندارد.
مشاغل کمی برای کارگران یدی وجود دارد.
ما چندین کارگر معمولی را در ماه های تابستان استخدام خواهیم کرد.
blue-collar/white-collar workers
کارگران یقه آبی/یقه سفید
shipyard/steel/rail workers
کارگران کارخانه کشتی سازی / فولاد / راه آهن
public sector/healthcare workers
بخش عمومی / کارکنان بهداشت و درمان
research workers
کارگران پژوهشی
او به عنوان کارگر جوانان در مرکز اجتماعی کار می کند.
اتحادیه این شرکت را به استثمار کارگرانش متهم کرد.
The workers voted for industrial action.
کارگران به اقدام صنعتی رای دادند.
کارگران ماه گذشته پس از توافق نکردن شرایط، از خانه خارج شدند.
کارگران خواستار دستمزد عادلانه و شرایط کاری بهتر شدند.
worker participation in decision making
مشارکت کارگران در تصمیم گیری
400 کارگر بیکار شده اند.
88 درصد از کارگران با ماشین رفت و آمد می کنند.
مردم خواستار حمایت بیشتر از کارگران هستند.
این مغازه توسط یک کارگر حقوق بگیر و سه داوطلب کار می کند.
Striking workers demanded the right to independent trade unions.
کارگران اعتصابی خواستار حق داشتن اتحادیه های کارگری مستقل بودند.
دست
کارمند
laborerUS
کارگر ایالات متحده
labourerUK
کارگر انگلستان
اپراتور
workman
کارگر
hireling
استخدام
operative
عامل
jobholder
صاحب کار
artisan
صنعتگر
breadwinner
نان آور
craftsman
استخدام کردن
employe
نگهدارنده
retainer
کمک
پرولتاریا
proletarian
رعیت
craftsperson
سفت
serf
کارآموز
stiff
مکانیکی
journeyman
تاجر
mechanical
کارگر یقه آبی
craftswoman
عضوی از کارمندان
tradesman
مرد کارگر
blue-collar worker
یقه آبی
کارگر یقه سفید
یقه سفید
blue collar
زن شاغل
wage earner
white-collar worker
white collar