department
department - بخش
noun - اسم
UK :
US :
one of the groups of people who work together in a particular part of a large organization such as a hospital university company or government
یکی از گروههایی از افرادی که با هم در بخش خاصی از یک سازمان بزرگ مانند بیمارستان، دانشگاه، شرکت یا دولت کار میکنند.
منطقه ای در یک مغازه بزرگ که در آن نوع خاصی از محصول به فروش می رسد
بخش خاصی از شخصیت شخصی یا بخش خاصی از فعالیت یا موضوع بزرگتر
one of the parts of a large organization such as a company or university where people do a particular kind of work
یکی از بخش های یک سازمان بزرگ مانند یک شرکت یا دانشگاه که در آن افراد نوع خاصی از کار را انجام می دهند
one of the parts that a government is divided into which has a particular area of responsibility
یکی از بخش هایی که یک دولت به آن تقسیم می شود که حوزه مسئولیت خاصی دارد
بخشی از یک مغازه بزرگ که نوع خاصی از کالا را می فروشد
یکی از مناطقی که برخی کشورها از جمله فرانسه به آن تقسیم می شوند
چیزی باشد که یک شخص خاص مسئول آن است
a part of an organization such as a school business or government that deals with a particular area of study or work
بخشی از یک سازمان مانند یک مدرسه، کسب و کار، یا دولت که با یک حوزه خاص از تحصیل یا کار سر و کار دارد
یکی از مناطقی که فرانسه به آن تقسیم شده است، که دولت محلی خود را دارد
هر یک از بخش ها یا بخش های esp. یک مدرسه، تجارت یا دولت
one part of a large organization such as a company or university that deals with a particular area of work business study etc.
بخشی از یک سازمان بزرگ، مانند یک شرکت یا دانشگاه، که با حوزه خاصی از کار، تجارت، تحصیل و غیره سروکار دارد.
بخشی از یک فروشگاه بزرگ که انواع مختلفی از کالاها را می فروشد
one part of a government that is responsible for a particular part of its work
بخشی از یک دولت که مسئول بخش خاصی از کار خود است
چیزی باشد که یک فرد خاص در مورد آن اطلاعات زیادی دارد یا مسئول آن است
From both departments he received information that might help free the Stone family from harassment.
او از هر دو بخش اطلاعاتی دریافت کرد که ممکن است به رهایی خانواده استون از آزار و اذیت کمک کند.
یک ماه بعد، او مجبور شد از ریاست بخش دندانپزشکی دانشکده کناره گیری کند.
این فیلم سعی میکند هم کمدی و هم درام باشد، بدون اینکه در هیچیک از بخشها موفق باشد.
She works in the Humanities department
او در گروه علوم انسانی کار می کند
فرد در بخش طنز مشکلاتی دارد.
در آن زمان رابرت کندی رئیس وزارت دادگستری بود.
This should ideally consist of a period in each of the different sections of a local authority legal department.
این به طور ایدهآل باید شامل یک دوره در هر یک از بخشهای مختلف یک بخش حقوقی مقامات محلی باشد.
ملیسا مسئول بخش بازاریابی است.
Our department deals mainly with exports.
بخش ما عمدتاً با صادرات سروکار دارد.
این حرکت در یک زمان پرتنش برای اداره پلیس لس آنجلس انجام می شود.
از آنجایی که بخش ضبط از دفتر بالکن من در دید من بود، به طور کلی دوری می کردم.
ورا در بخش روابط عمومی کار می کند.
کراوات در بخش مردان است.
الیسون اکنون رئیس بخش آموزش است.
the Department of Experimental Psychology
گروه روانشناسی تجربی
the Department of Motor Vehicles
اداره وسایل نقلیه موتوری
وزارت بهداشت
He is a lecturer in the department of psychology at Trinity College Dublin.
او مدرس دپارتمان روانشناسی کالج ترینیتی دوبلین است.
the Treasury Department
وزارت خزانه داری
a government/university, etc. department
یک بخش دولتی/دانشگاهی و غیره
the marketing/sales, etc. department
بخش بازاریابی/فروش و غیره
بخش کودکان (= در یک فروشگاه بزرگ) طیف گسترده ای از لباس های با کیفیت خوب را به فروش می رساند.
the English department
بخش انگلیسی
او قبلاً در بخش فناوری اطلاعات کار می کرد.
او بعداً به عنوان رئیس بخش تاریخ هنر خدمت کرد.
از من در مورد آن نپرسید - این بخش اوست.
صادقانه بگویم، او کار زیادی در بخش مغز ندارد.
فیلمهای فاقد بخش داستان همچنان میتوانند موفق شوند.
یک عضو جدید از کارکنان به بخش پیوست.
به شکایات در بخش دیگری رسیدگی می شود.
برای اطلاعات بیشتر با بخش فروش ما تماس بگیرید.
کارکنان از نحوه اداره بخش تاریخ انتقاد کردند.
The Tokyo police department is clamping down on organized crime.
اداره پلیس توکیو در حال سرکوب جرایم سازمان یافته است.
the Department for Transport
وزارت حمل و نقل
to gain promotion within the department
برای کسب ارتقاء در داخل بخش
من در بخش فروش کار می کنم.
چند تن از اساتید گروه تاریخ نیز در این مراسم سخنرانی خواهند کرد.
وزارت تجارت و صنعت از اظهار نظر در مورد این اتهامات خودداری کرد.
the chemistry department/the department of chemistry
گروه شیمی / گروه شیمی
بخش فروش این هفته جشن کریسمس برگزار می کند.
وزارت بهداشت و تامین اجتماعی
Angers مرکز بخش Maine-et-Loire است.
چاوز رئیس بخش جغرافیا است.
بخش کفش در طبقه پنجم است.
او در واشنگتن زندگی می کند و برای وزارت دفاع کار می کند.
fig.infml من فکر کردم که خرید بلیط ها بخش شماست (= حوزه مسئولیت).
یک جلسه دپارتمان
شاخه
دفتر
bureau
تقسیم
آژانس
بخش
زير مجموعه
subdivision
بال
بازو
واحد
سرویس
میز مطالعه
ایستگاه
زیر بخش
هیئت مدیره
subsection
کمیسیون
مدیریت
وزارت
ward
محفظه
عضو
سازمان ایالات متحده
ministry
شرکت
compartment
سازمان انگلستان
organ
ماهواره
organizationUS
کسب و کار
محکم
organisationUK
وابسته
affiliate