comedy
comedy - کمدی
noun - اسم
UK :
US :
سرگرمی که برای خنداندن مردم است
نمایشنامه، فیلم یا برنامه تلویزیونی که برای خنداندن مردم طراحی شده است
کیفیت چیزی مانند کتاب یا نمایشنامه که باعث خنده مردم می شود
یک (نوع) فیلم، نمایشنامه یا کتابی که عمداً چه در شخصیتها و چه در اکشنهایش خندهدار است
بخش طنز یک موقعیت
a type of comedy in which the social behaviour of a particular group of people is made to appear silly
نوعی کمدی که در آن رفتار اجتماعی گروه خاصی از مردم احمقانه به نظر می رسد
یک فیلم، نمایشنامه یا کتابی که عمداً چه در شخصیتها و چه در عملش سرگرمکننده است
کمدی نیز بخش سرگرم کننده یک موقعیت است
واضح است که این یک کمدی نیست.
برنامه طنز در شبکه 4
این یک نمایش درخشان بود - پر از درام و غم و اندوه و کمدی.
همینطور تعصب نسبت به اختلاط تراژدی و کمدی.
این فیلم یک کمدی سیاه در مورد یک جفت نوازنده معتاد است که سعی می کنند عادت مواد مخدر را ترک کنند.
این فیلم در یک صحنه از کمدی گسترده به درام متحرک تغییر می کند.
بیل بازی در کمدی موزیکال را آغاز کرد.
«یک روز خوب» یک کمدی رمانتیک با جورج کلونی و میشل فایفر بود.
به طور کلی، نقض وحدت ها در کمدی احساساتی اندک است.
این ادای احترام شامل یک قسمت دهه 1960 از خیابان تاجگذاری و کمدی نزدیکترین و عزیزترین است.
اما کمدی هوشمندانه و خنده دار است و مایکل داگلاس و آنت بنینگ جذاب هستند.
Much of the comedy in Pratchett's books comes from the clever way he plays around with words and ideas.
بسیاری از کمدیهای کتابهای پراچت از روش هوشمندانه او با کلمات و ایدهها سرچشمه میگیرد.
یک کمدی عاشقانه
کمدی سیاه (= نمایشنامه یا فیلمی که به صورت طنز به چیزهای ناخوشایند یا وحشتناک می پردازد)
یک کمدی اسلپ استیک
او برای نوشتن کمدی به لس آنجلس نقل مکان کرد.
یک کمدی درباره یک خانواده عجیب و غریب
او در ادامه در یک سریال کمدی موفق بازی کرد.
برنامه های کمدی تلویزیونی او در دهه 70 و 80 اجرا می شد.
سریال/نمایش کمدی
این نمایش تئاتر را با بهترین استندآپ و کمدی اسکچ ترکیب می کند.
تفسیر تخیلی او از فیلمنامه، کمدی ذاتی آن را به نمایش گذاشت.
او از کمدی موقعیت قدردانی نمی کرد.
کمدی تصویری این صحنه مشخص است.
آیا او کمدی بازی می کند؟
یک کمدی عاشقانه محبوب
آنها ساعت ها صرف تماشای فیلم های کمدی از تلویزیون کردند.
آخرین فیلم او یک کمدی عاشقانه توصیف شده است.
من کمدی های شکسپیر را به تراژدی های او ترجیح می دهم.
فراموش کردن سطرهای خود توسط معاون در وسط سخنرانی، کمدی خوبی به همراه داشت.
رمان هم خاطره ای لطیف است و هم کمدی از آداب.
بسیاری از نمایشنامه های شکسپیر کمدی هستند.
هنگامی که جان در وسط سخنرانی خطوط خود را فراموش کرد، کمدی خوبی ارائه داد.
سرگرم کننده
funniness
خنده دار بودن
humourUK
طنزUK
drollness
سرگیجه
farce
مسخره
drollery
چرخ دستی
comic
کمیک
comicality
کمیک بودن
hilariousness
شادی
hilarity
طنز ایالات متحده
humorUS
شوخ طبعی
humorousness
شوخی کردن
jesting
شوخی
joking
مسخره بودن
ludicrousness
غنا
richness
اسلپ استیک
slapstick
هیاهو
uproariousness
خردکن
wisecracking
پوچی
absurdity
چفت کردن
absurdness
ظاهرگرایی
chaffing
شوخ طبعی ها
facetiousness
تفریحی
witticisms
توپ
amusement
اردوگاه
دلقک زدن
جنبه طنز
clowning
سرگرمی
comical aspect
comicalness
pathos
ترحم
gravity
جاذبه زمین
melancholy
مالیخولیا
sadness
غمگینی
seriousness
جدیت
solemnity
تشریفات
نمایش
افسردگی
unhappiness
ناراحتی
gloom
تاریکی
dejection
دلتنگی
despondency
ناامیدی
misery
بدبختی
gloominess
غم و اندوه
sorrow
وای
woe
بلوز
blues
متفکر بودن
pensiveness
ویرانی
desolation
زباله ها
dumps
کسادی
doldrums
نا امیدی
dispiritedness
بدبینی
despair
سوگواری
melancholia
موپ ها
grief
گیجی
pessimism
dejectedness
downheartedness
mournfulness
mopes
moroseness