channel
channel - کانال
noun - اسم
UK :
US :
یک ایستگاه تلویزیونی و همه برنامه هایی که پخش می کند
سیستم یا روشی که برای ارسال یا دریافت اطلاعات، کالاها، مجوزها و غیره استفاده می کنید
ناحیه ای از آب که دو ناحیه بزرگتر از آب را به هم متصل می کند
منطقه آبی بین فرانسه و انگلیس
the deepest part of a river harbour, or sea especially where it is deep enough to allow ships to sail in
عمیق ترین قسمت رودخانه، بندر یا دریا، به ویژه جایی که به اندازه کافی عمیق است که به کشتی ها اجازه می دهد در داخل آن حرکت کنند.
گذرگاهی که آب یا مایعات دیگر در آن جریان دارد
طیف خاصی از امواج صوتی که می تواند برای ارسال و دریافت پیام های رادیویی استفاده شود
یک خط عمیق طولانی که به یک سطح یا یک فضای عمیق طولانی بین دو لبه بریده شده است
راهی برای بیان افکار، احساسات یا انرژی فیزیکی خود
برای کنترل و هدایت چیزی مانند پول یا انرژی به سمت یک هدف خاص
برای کنترل یا هدایت افراد یا چیزها به مکان، کار، موقعیت خاص و غیره
بریدن یک خط عمیق طولانی در چیزی
برای ارسال آب از طریق یک گذرگاه
to allow a spirit to come into your body and speak through you or to tell people a message that you have received in this way
اجازه دهید روحی وارد بدن شما شود و از طریق شما صحبت کند یا به مردم پیامی را که از این طریق دریافت کرده اید بگویید
شبیه یک فرد مشهور به نظر می رسد یا به نظر می رسد، به خصوص کسی که مرده است
کانال انگلیسی
سیستمی که برای تامین اطلاعات یا کالا استفاده می شود
یک ایستگاه تلویزیونی و همه برنامه هایی که از آن پخش می شود
مسیری که در آن سیگنال های کامپیوتری می تواند ارسال شود، به عنوان مثال یک CABLE
برای کنترل و هدایت چیزی مانند پول یا تلاش برای یک هدف خاص
a television or radio station (= an organization that broadcasts television or radio programmes)
ایستگاه تلویزیونی یا رادیویی (= سازمانی که برنامه های تلویزیونی یا رادیویی را پخش می کند)
a range of frequencies (= the numbers of waves produced within a particular period especially one second) used to broadcast signals or radio or television programmes, especially those used by a particular station
طیف وسیعی از فرکانس ها (= تعداد امواج تولید شده در یک دوره خاص، به ویژه یک ثانیه) که برای پخش سیگنال ها یا برنامه های رادیویی یا تلویزیونی، به ویژه امواجی که توسط یک ایستگاه خاص استفاده می شود، استفاده می شود.
a passage for water or other liquids to flow along or a part of a river or other area of water that is deep and wide enough to provide a route for ships to travel along
گذرگاهی برای جریان آب یا مایعات دیگر، یا بخشی از رودخانه یا منطقه دیگری از آب که به اندازه کافی عمیق و عریض است تا مسیری برای حرکت کشتی ها فراهم کند.
منطقه دریایی که انگلستان را از فرانسه جدا می کند
راهی برای برقراری ارتباط با مردم یا انجام کاری
an electric circuit (= a closed system through which electricity can flow) that allows a signal to travel
یک مدار الکتریکی (= سیستم بسته ای که جریان الکتریسیته از طریق آن جریان دارد) که به سیگنال اجازه می دهد تا حرکت کند
راهی برای در دسترس قرار دادن یک محصول، اطلاعات و غیره
مسیر یا راه خروج از فرودگاه یا بندری که در آن چمدان های مسافران بررسی می شود
هدایت کردن چیزی به یک مکان یا موقعیت خاص
مانند شخص دیگری رفتار کنید یا آن را کپی کنید، به طوری که تقریباً به نظر می رسد که شما همان شخص دیگری هستید
a passage for water or other liquids to flow along or a part of a river or other area of water that is deep and wide enough to provide a route for ships to travel along
یک کانال تلویزیونی / تلویزیونی
cable/digital/satellite channels
کانال های کابلی/دیجیتال/ماهواره ای
یک کانال خبری
یک کانال موسیقی/ورزش/فیلم
to change/switch channels
برای تغییر/تغییر کانال
امشب در شبکه 4 چه خبر است؟
radio channels
کانال های رادیویی
terrestrial/satellite channels
کانال های زمینی/ماهواره ای
شکایات باید از طریق کانال های مناسب انجام شود.
خبرنامه یک کانال ارتباطی مفید بین معلم و دانش آموزان است.
The company has worldwide distribution channels.
این شرکت دارای کانال های توزیع در سراسر جهان است.
اقداماتی برای اجرای آتش بس از طریق کانال های دیپلماتیک انجام می شود.
an audio channel
یک کانال صوتی
این کمپین کانالی برای اعتراض به جنگ فراهم کرد.
موسیقی کانالی عالی برای رهاسازی احساسات شماست.
کانال های زهکشی در مزارع برنج
کانال بریستول
تونل کانال
cross-Channel ferries
کشتی های متقابل
اخبار از سراسر کانال (= از فرانسه)
وقتی خبر اومد کانال عوض کردم.
سال گذشته این شرکت کانال تلویزیونی خود را راه اندازی کرد.
لیلی در کانال های تلویزیون گشت و گذار می کرد.
There's an interesting documentary on Channel 4 tonight.
امشب یک مستند جالب از شبکه 4 پخش می شود.
این کانال به صورت 24 ساعته پخش می شود.
اگر ویزا می خواهید، باید از طریق کانال های مناسب بروید.
روزنامه نگاران همیشه کانال های غیرمستقیم برای کسب اطلاعات دارند.
او ابتدا سعی کرد از طریق مجاری رسمی گواهی دکتر بگیرد.
دولت امیدوار است که مناقشه را از طریق مجاری دیپلماتیک حل و فصل کند.
کانالی موثر برای ارتباط
تلاش برای باز کردن کانال های ارتباطی جدید
conduit
مجرا
watercourse
جریان آب
trench
سنگر
waterway
آبراه
gutter
ناودان
trough
از طریق
ditch
گودال
canal
کانال
دوره
furrow
شیار
drain
زه کشی
flume
قنات، مجرا
aqueduct
قنات
racecourse
زمین مسابقه
برش
raceway
مسیر مسابقه
groove
آبریز
duct
خندق
culvert
دره
gully
عبور
canyon
دریچه
rut
فاضلاب
گوژ
sluice
دایک
sewer
سرریز
gouge
نژاد
dike
باند
spillway
شریان
runway
artery
closure
بسته
denial
انکار
refusal
امتناع
veto
وتو
egress
خروج