defensive
defensive - دفاعی
adjective - صفت
UK :
US :
برای محافظت از کسی یا چیزی در برابر حمله استفاده می شود یا در نظر گرفته شده است
به گونه ای رفتار کنید که نشان دهد فکر می کنید کسی از شما انتقاد می کند حتی اگر اینطور نباشد
مربوط به جلوگیری از امتیاز گرفتن تیم دیگر در یک بازی
برای محافظت از کسی یا چیزی در برابر حمله استفاده می شود
خیلی سریع برای محافظت از خود در برابر انتقاد
در یک رویداد ورزشی، تلاش برای جلوگیری از کسب امتیاز، گل و غیره توسط بازیکن یا بازیکنان حریف.
آماده باشید تا از خود محافظت کنید زیرا انتظار دارید مورد انتقاد یا حمله قرار بگیرید
برای محافظت در برابر حمله یا آسیب
اگر فردی حالت تدافعی داشته باشد، احساس می کند مورد انتقاد قرار گرفته و به سرعت سعی می کند توضیح دهد
تلاش برای جلوگیری از امتیاز گرفتن بازیکن یا بازیکنان حریف
an investment that is defensive is very safe with little or no risk and its value does not change very much over a period of time
سرمایه گذاری تدافعی بسیار ایمن، با ریسک کم یا بدون ریسک است و ارزش آن در طی یک دوره زمانی تغییر چندانی نمی کند.
تلاش برای محافظت از کسی یا چیزی از آسیب یا حمله
an investment that is very safe with little or no risk and whose value does not change very much over a period of time
سرمایهگذاری بسیار امن، با ریسک کم یا بدون ریسک، و ارزش آن در طی یک دوره زمانی تغییر چندانی نمیکند
افسران پلیس ادعا کردند که اقدامات آنها در جریان شورش ها کاملاً دفاعی بوده است.
دیو کامپو سومین هماهنگ کننده دفاعی کابوی ها در چهار سال گذشته است.
موفقیت آنها بر اساس یک نمایش دفاعی قاطع بود که دین ساندرز را با 12 گل از زمین خارج کرد.
به جای اینکه ناراحت یا تدافعی شوم، می بینم که واقعاً به نظرات او علاقه مند هستم.
براکنز بهترین راشر در خط دفاعی است.
یک بازیکن دفاعی
The invention of the tank and the aircraft broke through the defensive stalemate that had characterised the first world war.
اختراع تانک و هواپیما، بن بست دفاعی را که مشخصه جنگ جهانی اول بود، شکست.
Dallas has lost two good players from their defense cornerback Larry Brown and defensive tackle Russell Maryland.
دالاس دو بازیکن خوب دفاع خود را از دست داده است، لری براون مدافع کرنر و راسل مریلند تکل دفاعی.
شهر توسط دیوارهای دفاعی که توسط دروازههای شهر سوراخ شده بود محاصره میشد.
defensive weapons
سلاح های دفاعی
به عنوان یک اقدام دفاعی، او مجموعه ای از قلعه ها و برج های مراقبت ساحلی را ساخت.
اینها اقدامات کاملاً دفاعی است.
نیروها در اطراف شهر موضع دفاعی گرفتند.
از او در مورد برنامه هایش نپرسید - او فقط حالت دفاعی می گیرد.
او در مورد کار خود به شدت تدافعی است.
رفتار او به طرز عجیبی تدافعی بود، زیرا او اصلاً قصد انتقاد نداشت.
هرگاه کسی به حقوق زنان اشاره می کند، نسبتاً حالت دفاعی به خود می گیرد.
بازی دفاعی
یک کمپین عمدتاً دفاعی
اینها سلاح های کاملاً دفاعی هستند و برای حمله طراحی نشده اند.
وقتی در مورد تصمیمش سوال شد، بسیار تدافعی شد.
نیازی نیست اینقدر حالت تدافعی بگیری!
او در حال حاضر بهترین بازیکن دفاعی تیم است.
دولت در حالت تدافعی قرار گرفته است و منتقدان آن را متهم می کنند که خیلی دیر انجام نداده است.
یک استراتژی دفاعی
برای ثبت نام در کلاس رانندگی دفاعی خیلی دیر شده است.
دفاعی نباشید - من فقط می پرسم چرا رای ندادید.
استراتژی دفاعی تیم موثر بود.
یک سهم / سهام دفاعی
اقدام/حرکت دفاعی
تحلیلگران می گویند سرمایه گذاران در حال حرکت به سمت دفاعی هستند که دارای پول نقد کافی برای پوشش سود سهام بالا هستند.
protective
محافظ
protecting
محافظت کردن
shielding
حفاظت
safeguarding
دفاع کردن
defending
نگهبانی
guarding
نگهدارنده
preservative
مخالف
opposing
غربالگری
screening
تحمل کردن
withstanding
armouredUK
armouredUK
armoredUS
armoredUS
مستحکم
fortified
خود محافظ
self-protective
ایمنی
محافظه کار
پوشش
covering
عایق
insulating
سفت شد
toughened
حفظ کردن
conserving
نسوز
fireproof
ضدآب
waterproof
نشکن
shatterproof
پناه دادن
sheltering
ضد حرارت
heatproof
تثبیت ایالات متحده
stabilizingUS
صرفه جویی در
حفاظتی
preserving
اضطراری
conservational
نگهبان
guardian
توهین آمیز
attacking
هجوم بردن
undefensive
غیر دفاعی
unprotective
غیر محافظ
unwary
بی احتیاط
unwatchful
بی مراقب