seat
seat - صندلی
noun - اسم
UK :
US :
a place where you can sit especially one in a vehicle or one from which you watch a performance sports event etc
مکانی که می توانید در آن بنشینید، به خصوص در یک وسیله نقلیه یا مکانی که از آنجا یک اجرا، رویداد ورزشی و غیره را تماشا می کنید
a position as an elected member of a government or as a member of a group that makes official decisions
موقعیتی به عنوان عضو منتخب یک دولت یا عضوی از گروهی که تصمیمات رسمی می گیرد
قسمت صاف صندلی و غیره که روی آن می نشینید
قسمتی از شلوارت که روی آن نشسته ای
خانه یک خانواده ثروتمند مهم در حومه شهر
اگر مکانی تعداد افراد را در خود جای دهد، برای این تعداد صندلی کافی دارد
ترتیب دادن برای نشستن کسی در جایی
موقعیتی به عنوان عضوی از یک دولت یا گروهی که تصمیمات رسمی می گیرد
موقعیت به عنوان عضوی از بازار مالی
اثاثیه یا قسمتی از قطار، هواپیما و غیره که برای نشستن شخصی طراحی شده است
قسمتی از مبلمان یا لباس که شخص روی آن می نشیند
پایین یک نفر (= قسمتی از بدن که روی آن می نشینید)
یک مقام رسمی به عنوان یک سیاستمدار یا عضوی از گروهی از افرادی که چیزی را کنترل می کنند
مکانی در دفتری که شخص خاصی در آن نشسته است
مکانی در یک دوره برای مطالعه چیزی
مکانی که به عنوان پایگاه یا مرکز یک فعالیت مهم عمل می کند
نحوه نشستن انسان هنگام اسب سواری
ترتیب دادن برای داشتن یک صندلی خاص
جایی نشستن
(ساختمان، اتاق، میز یا وسیله نقلیه) برای داشتن صندلی کافی برای تعداد افراد اعلام شده
با صندلی های کافی برای تعداد خاصی از افراد
یک تکه مبلمان یا مکان دیگری برای نشستن کسی
صندلی بخشی از چیزی است که شخص روی آن می نشیند
یک مقام رسمی به عنوان عضوی از یک قوه مقننه یا گروهی از افرادی که یک سازمان را کنترل می کنند
مکانی که مرکز یک فعالیت مهم است، به ویژه. دولت
جایی برای نشستن داشته باشد یا به او داده شود
یک مقام رسمی به عنوان یک سیاستمدار
یک موقعیت رسمی به عنوان عضوی از گروهی از افرادی که یک شرکت یا سازمان را کنترل می کنند
a position as a member of a particular stock exchange commodities exchange etc. who has the right to trade there
موقعیتی به عنوان عضو یک بورس خاص، بورس کالا و غیره که حق معامله در آنجا را دارد
یکی از مکان های هواپیما و غیره یا در تئاتر و غیره که در آن مسافران یا مخاطبان می نشینند.
Forza Italia has 110 seats, and Berlusconi has frequently changed his mind about whether Dini should stay in office.
فورتزا ایتالیا 110 کرسی دارد و برلوسکونی بارها نظر خود را در مورد ماندن دینی در سمت خود تغییر داده است.
دوباره روی صندلیش نشست.
خریدش را روی صندلی پشتش گذاشت.
لطفاً بنشینید (= بنشینید).
خانم ها و آقایان لطفا در جای خود بنشینید (= بنشینید).
صندلی جلو/سرنشین (= در ماشین)
the back/rear seats
صندلی های عقب / عقب
صندلی کودک (= برای کودک در ماشین)
یک پنجره/یک صندلی راهرو (= در هواپیما یا قطار)
یک صندلی در پنجره / گوشه (= یکی نزدیک به پنجره / در یک گوشه)
یک صندلی ماشین / توالت
از شاخه یک درخت کهنسال به عنوان صندلی استفاده کردیم.
همه در سکوت به صندلی هایمان برگشتیم.
a ten-seater minibus
یک مینی بوس ده نفره
یک استادیوم همهنفره (= که هیچکس اجازه ندارد در آن بایستد)
یک صندلی فولادی با یک صندلی پلاستیکی
برای رزرو صندلی خود با گیشه تئاتر تماس بگیرید.
برای رزرو صندلی به وب سایت ما مراجعه کنید.
هیچ صندلی در آن پرواز باقی نمانده است.
خطوط هوایی اغلب برای پر کردن صندلیهای خالی پیشنهادات عالی میدهند.
ما صندلی های عالی برای نمایش در ردیف سوم داشتیم.
یک کرسی در شورای شهر / در مجلس / در کنگره
جمهوری خواهان در حال حاضر 51 کرسی در سنا دارند.
اکثریت کرسی های هیئت مدیره در اختیار نمایندگان بازرگانی خواهد بود.
این حزب در انتخابات اخیر 32 کرسی به دست آورد.
چند وزیر در خطر از دست دادن کرسی های خود هستند.
به کرسی نشستن (= شروع وظایف خود به ویژه در مجلس)
یک رای می تواند همه تفاوت را در صندلی بسیار حاشیه ای کراولی ایجاد کند.
واشنگتن مقر دولت ایالات متحده است.
یک شهر دانشگاهی که به عنوان مرکز آموزش مشهور است
او برای دو سال اول زندگی خود در ایکورث، مقر خانواده در ساسکس زندگی کرد.
کانادا به عنوان یک نیروگاه انرژی در جایگاه گربه پرنده قرار دارد.
صندلی
armchair
صندلی راحتی
نیمکت
recliner
تکیه گاه
سالن استراحت
lounge
پیو
pew
نشستن
seating
حل کن
مدفوع
stool
داونپورت
davenport
صندلی عشق
loveseat
کاناپه
settee
غرفه
stall
تخت پادشاهی
throne
چسترفیلد
chesterfield
شزلون
chaise lounge
صندلی بال
عثمانی
sofa
دیوان
ottoman
تخت روز
divan
زیرپایی
راکر
footstool
سفید کننده
footrest
فرم
rocker
کاتدرا
bleacher
لیز خوردن
جوراب
cathedra
hassock
chaise longue
annexeUK
AnnexeUK
annexUS
annexUS
offshoot
انشعاب
دفتر