privacy
privacy - حریم خصوصی
noun - اسم
UK :
US :
حالتی که فرد می تواند تنها باشد و توسط دیگران دیده و شنیده نشود
حالت رها بودن از توجه عمومی
حق کسی برای مخفی نگه داشتن مسائل شخصی و روابط خود
حالت تنها بودن
حالت تنها بودن یا حق مخفی نگه داشتن مسائل شخصی و روابط
the right that someone has to keep their personal life or personal information secret or known only to a small group of people
حق این است که کسی زندگی شخصی یا اطلاعات شخصی خود را مخفی نگه دارد یا فقط برای گروه کوچکی از افراد شناخته شده باشد
ایده های قدیمی در مورد حریم خصوصی و قوانینی که بر اساس آنها بود، به سرعت در حال منسوخ شدن هستند.
مشکل دفاتر طرح باز این است که شما حریم خصوصی ندارید.
این به اندازه کافی دور از مسیر برای حفظ حریم خصوصی بود.
Families favour the Arts Centre over bed and breakfast accommodation because it offers a greater privacy.
خانوادهها مرکز هنری را به جای خواب و صبحانه ترجیح میدهند زیرا حریم خصوصی بیشتری را ارائه میدهد.
The central area of the Library offers facilities for private study; around the perimeter several carrels provide even greater privacy.
منطقه مرکزی کتابخانه امکاناتی را برای مطالعه خصوصی ارائه می دهد. در اطراف محیط چندین کارل حریم خصوصی بیشتری را فراهم می کند.
Her husbands colleagues kept coming to the house invading her privacy and expecting food and drinks.
همکاران شوهرش مدام به خانه می آمدند، به حریم خصوصی او حمله می کردند و منتظر غذا و نوشیدنی بودند.
The principals have had their shot at getting this done in privacy for weeks, and it has produced zip.
مدیران برای هفتهها تلاش خود را برای انجام این کار در خلوت انجام دادهاند و فایل فشرده تولید شده است.
با این حال، آنچه خانه جدید آنها در حریم خصوصی جبران می کرد، فاقد امکانات رفاهی بود.
درختان با شاخ و برگ های آویزان این پارک کوچک را محصور کرده اند و به آن حریم خصوصی و سایه می بخشند.
کاندو زیبا بود، و آنها دارای حریم خصوصی زیادی بودند، با جکوزی در یک باغ خصوصی کوچک.
To protect privacy phone numbers have only been included for those governing bodies which have an office.
برای حفظ حریم خصوصی، شماره تلفن فقط برای آن دسته از نهادهای حاکم که دفتر دارند درج شده است.
صبر کردم تا در خلوت اتاق خودم باشم و نامه را باز کنم.
The press has been asked to respect the privacy of the Royal Family during this very difficult time.
از مطبوعات خواسته شده است که در این دوران بسیار دشوار به حریم خصوصی خانواده سلطنتی احترام بگذارند.
حق قانون اساسی برای حفظ حریم خصوصی
اگر حریم خصوصی می خواهید می توانید در را ببندید.
او مشتاق آرامش و خلوت بود.
من برای حریم خصوصی خود ارزش قائل هستم.
بقیه اتاق را ترک کردند تا کمی به آنها حریم خصوصی بدهند.
او نامه را بعداً در خلوت اتاق خودش خواند.
آزادی بیان و حق حریم خصوصی
privacy rights/issues
حقوق/مسائل حریم خصوصی
او شکایت کرد که این عکس ها تجاوز به حریم خصوصی او است.
این سیاست ها برای محافظت از حریم خصوصی اطلاعات شخصی شما طراحی شده اند.
ما باید ضمن حفظ حریم خصوصی بیمار، به سوابق بهداشتی دسترسی داشته باشیم.
امیدوارم وارد حریم خصوصی شما نشده باشم.
من می خواهم در خلوت رها شوم.
من توانستم در خلوت نسبی با او خداحافظی کنم.
حریم خصوصی از چشمان کنجکاو
قانون جدید برای محافظت از حریم خصوصی افراد طراحی شده است.
من از اشتراک در اتاق خواب متنفرم - من هرگز حریم خصوصی نمی کنم.
حصار به ما حریم خصوصی بیشتری در حیاط خلوت می دهد.
Among the three industries studied, concerns about privacy and security of data were highest in the financial sector.
در میان سه صنعت مورد مطالعه، نگرانی ها در مورد حفظ حریم خصوصی و امنیت داده ها در بخش مالی بالاترین میزان بود.
Security and privacy issues relating to online trading still represent the most significant barrier to e-commerce.
مسائل امنیتی و حفظ حریم خصوصی مرتبط با تجارت آنلاین همچنان مهمترین مانع در برابر تجارت الکترونیکی است.
Despite recent lawsuits upholding rights to privacy the media show little willingness to keep their distance.
علیرغم شکایت های اخیر در مورد حمایت از حقوق حریم خصوصی، رسانه ها تمایل کمی برای حفظ فاصله خود نشان می دهند.
consumer/customer/patient privacy
حریم خصوصی مصرف کننده / مشتری / بیمار
data/online/internet privacy
داده/آنلاین/حریم خصوصی اینترنت
privacy laws/policies/rights
قوانین/خط مشی/حقوق حریم خصوصی
privacy concerns/issues/protections
نگرانی ها / مسائل / حفاظت های حریم خصوصی
Campaigners have protested that the release of sensitive medical information is an invasion of privacy.
کمپین های تبلیغاتی اعتراض کرده اند که انتشار اطلاعات حساس پزشکی تجاوز به حریم خصوصی است.
به گفته مشتریان، این شرکت از تاکتیکهای پنهانی برای تجاوز به حریم خصوصی آنها استفاده میکرد.
او 650000 دلار از طریق واسطه ها به مهمانی اهدا کرد تا از حریم خصوصی خود محافظت کند.
isolation
انزوا
solitude
تنهایی
seclusion
گوشه گیری
segregation
جداسازی
sequestration
توقیف
aloneness
عایق
solitariness
بازنشستگی
insulation
خصوصی بودن
جدایی
secludedness
جدایش، جدایی
privateness
عقب نشینی
separateness
پنهان کاری
separation
صلح
retreat
رازداری
concealment
محرمانه بودن
سکوت
secrecy
دوری
reclusion
ساکت
peacefulness
مخفی بودن
confidentiality
اختیار
quietness
نفوذی
aloofness
فضا
صلح و آرامش
clandestineness
آزادی از دخالت
discretion
زمان تنهایی
penetralia
عدم اختلال
شرکت
disclosure
افشای
publicity
تبلیغات
publicness
عمومی بودن
sociableness
اجتماعی بودن
togetherness
با هم بودن