increased
increased - افزایش یافت
adjective - صفت
UK :
US :
افزایش تقاضا
افزایش خطر حمله قلبی یا سکته مغزی
حوادث سرقت مسلحانه در چند سال گذشته افزایش یافته است.
هزینه پروژه از زمان شروع به طور چشمگیری/قابل توجه افزایش یافته است.
Gradually increase the temperature to boiling point.
به تدریج دما را تا نقطه جوش افزایش دهید.
افزایش/ تلاش های فزاینده ای برای پایان دادن به اختلاف در حال انجام است.
elevated
مرتفع
escalated
تشدید شد
بالا
raised
مطرح کرد
augmented
افزوده شده است
inflated
باد کرده
amplified
تقویت شده است
enlarged
بزرگ شده است
expanded
منبسط
heightened
افزایش یافته است
higher
بالاتر
نفخ کرده
bloated
برداشته شد
lifted
برافراشته شده
uplifted
بالا رفته
upped
جک زده
upraised
علامت گذاری شده است
jacked up
پف کرده
marked up
مطرح کردن
puffed up
اضافه شده در
raised up
جک شده
added on
قیام کرد
jacked
سر به فلک کشیده
uprisen
هوایی
towering
بلند قد
aerial
بلند مرتبه
upheaved
برافراشته شد
high-rise
hoisted
decreased
کاهش یافته
diminished
کاسته
reduced
کاهش
contracted
قرارداد
برش
پایین تر
compressed
فشرده شده است
curtailed
محدود شده است
depressed
افسرده
پایین
lessened
کاهش یافته است
کم
trimmed
کوتاه شده
clipped
بریده شده
cropped
تخلیه شده است
depleted
کوچک شده است
downsized
رو به کاهش است
dropped
تخت
dwindling
ناک داون
هرس شده
knockdown
عقب نشینی کرد
pruned
کم اهمیت
receded
زیر
shrunk
قطع کردن
کوتاه
truncated
پاره شد
کوچک شده
pared down
scaled down