nuclear
nuclear - اتمی
adjective - صفت
UK :
US :
relating to or involving the nucleus (=central part) of an atom, or the energy produced when the nucleus of an atom is either split or joined with the nucleus of another atom
مربوط به یا شامل هسته (=بخش مرکزی) یک اتم، یا انرژی تولید شده هنگام شکافتن یا پیوستن هسته اتم به هسته اتم دیگر
مربوط به یا شامل استفاده از سلاح هایی که از انرژی هسته ای استفاده می کنند
being or using the power produced when the nucleus of an atom is divided or joined to another nucleus
بودن یا استفاده از توان تولید شده در هنگام تقسیم یا پیوستن هسته یک اتم به هسته دیگر
relating to weapons, or the use of weapons, which use the power produced when the nucleus of an atom is divided or joined to another nucleus
مربوط به سلاحها یا استفاده از سلاحهایی که از نیروی تولید شده هنگام تقسیم یا پیوستن هسته یک اتم به هسته دیگر استفاده میکنند.
مربوط به هسته یک اتم
of or relating to a process by which the nucleus (= central part) of an atom is divided or joined to another nucleus, resulting in the release of energy
مربوط به فرآیندی است که توسط آن هسته (= بخش مرکزی) یک اتم تقسیم یا به هسته دیگری متصل می شود و در نتیجه انرژی آزاد می شود.
relating to weapons, or the use of weapons, in which an atom is divided or joined to another nucleus to release energy in a destructive way
مربوط به سلاح ها، یا استفاده از سلاح ها، که در آن یک اتم تقسیم یا به هسته دیگری متصل می شود تا انرژی را به روشی مخرب آزاد کند.
از یا مربوط به هسته یک سلول
مربوط به توان تولید شده در هنگام تقسیم یا اتصال بخش مرکزی یک اتم به اتم دیگر
مربوط به سلاح هایی که از انرژی هسته ای استفاده می کنند
یافتههای 47 درصدی که انرژی هستهای را ترجیح میدهند، در مقایسه با 50 درصد سوختهای فسیلی است.
Gasoline would have been ideal for a sudden blaze; the sealed nuclear drive was useless in that respect.
بنزین برای یک آتش سوزی ناگهانی ایده آل بود. درایو هسته ای مهر و موم شده از این نظر بی فایده بود.
Most of the debate was really about an alleged universality of the nuclear family of married biological parents and their legitimate children.
بیشتر بحث ها واقعاً درباره جهانی بودن خانواده هسته ای والدین بیولوژیکی متاهل و فرزندان مشروع آنها بود.
nuclear fission
همجوشی هستهای
Any more massive star that exhausts its nuclear fuel will collapse completely under its own gravity.
هر ستاره پرجرم تری که سوخت هسته ای خود را تمام کند، تحت گرانش خود کاملاً فرو می ریزد.
این اولین مرحله از یک واکنش هسته ای است که می تواند منجر به انفجار شود.
بر اساس این گزارش، این کشور دارای چهار راکتور هسته ای بود.
یک منطقه آزمایش هسته ای
جناح چپ به شدت با آزمایشهای هستهای و برنامههای ساخت سلاح هستهای مخالف است.
تهدید جنگ هسته ای
These authors argue that in the absence of a specific treaty prohibition nuclear weapons are not perse illegal.
این نویسندگان استدلال می کنند که در صورت عدم وجود یک معاهده منع خاص، سلاح های هسته ای غیرقانونی نیستند.
یک نیروگاه/نیروگاه هسته ای
چین و هند تنها درصد بسیار کمی از برق خود را از تاسیسات هسته ای تولید می کنند.
صنعت هسته ای
nuclear-powered submarines
زیردریایی های هسته ای
یک راکتور هسته ای
nuclear waste/fuel
زباله/سوخت هسته ای
nuclear weapons/arms
سلاح/سلاح های هسته ای
یک بمب هسته ای / موشک / کلاهک
یک انفجار/حمله/جنگ هسته ای
توانایی هسته ای کشور (= این واقعیت که سلاح هسته ای دارد)
The country is developing a nuclear weapons program.
این کشور در حال توسعه برنامه تسلیحات هسته ای است.
هدف آنها این است که کشور را از توسعه بیشتر برنامه تسلیحات هسته ای خود دلسرد کنند.
They argued in favour of keeping a nuclear deterrent (= nuclear weapons that are intended to stop an enemy from attacking).
آنها به نفع حفظ یک بازدارنده هسته ای (= سلاح های هسته ای که در نظر گرفته شده برای جلوگیری از حمله دشمن) استدلال می کردند.
مخالفان برای خلع سلاح هسته ای مبارزه می کنند.
Years of threats by the U.S. have done nothing to curb these states' nuclear ambitions (= attempts to develop nuclear weapons).
سالها تهدید ایالات متحده هیچ کمکی برای مهار جاهطلبیهای هستهای این کشورها (= تلاش برای تولید سلاحهای هستهای) نکرده است.
زرادخانه عظیم هسته ای روسیه
nuclear particles
ذرات هسته ای
یک واکنش هسته ای
nuclear energy/power
انرژی/نیروی هسته ای
یک نیروگاه هسته ای
جنگ/حمله هسته ای
nuclear disarmament
خلع سلاح هسته ای
چند کشور دارای قابلیت هسته ای (= دارای سلاح هسته ای) هستند؟
nuclear fission/fusion/physics
شکافت هسته ای / همجوشی / فیزیک
جنگ هسته ای
خلع سلاح هسته ای (= دست کشیدن یا حذف سلاح های هسته ای یک کشور)
این کشور موافقت کرده بود که کارخانه اصلی تولید سوخت هسته ای خود را تا پایان سال از کار بیاندازد.
یک نیروگاه/تاسیسات هسته ای
یک بمب هسته ای / بازدارنده / جنگ
fissionable
شکافت پذیر
atomic
اتمی
fissile
دارای انرژی هسته ای
nuclear-powered
گرما هسته ای
thermonuclear
دارای انرژی اتمی
atom-powered
extended
تمدید شده
گسترده
جامع
وسیع
sweeping
بطور گسترده
عمیق
expansive
رنگارنگ
کامل
rangy
شامل
thorough
ادامه داد
inclusive
دقیق
دور از دسترس
scopic
دور افتاده
far-reaching
wide-ranging
far-flung