brig

base info - اطلاعات اولیه

brig - بریگ

noun - اسم

/brɪɡ/

UK :

/brɪɡ/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [brig] در گوگل
description - توضیح
  • a ship with two masts (=poles) and large square sails


    کشتی با دو دکل (= قطب) و بادبان های مربع بزرگ


  • یک زندان نظامی، به ویژه در یک کشتی


  • یک زندان نظامی، به ویژه زندانی در یک کشتی نیروی دریایی ایالات متحده

  • There he became master of the Emma, a brig of 122 tons.


    در آنجا او استاد «اما»، یک تیپ 122 تنی شد.

  • Promoted lieutenant in the brig Grasshopper, he was driven ashore on the Helder in December 1811.


    در دسامبر 1811 به عنوان ستوان در بریگ گراسهاپر ارتقا یافت و در هلدر به ساحل رانده شد.

  • The brig has inmates from all four.


    سرتیپ از هر چهار زندانی دارد.

  • The brig was built in 1992-a year before it was announced the Navy base at Treasure Island would be shut down.


    این تیپ در سال 1992 ساخته شد - یک سال قبل از اینکه اعلام شود پایگاه نیروی دریایی در جزیره گنج بسته خواهد شد.

  • The brig was invented just for him.


    تیپ فقط برای او اختراع شد.

  • The image was of steam rising from the shower room of the Yokasuka brig.


    تصویر بخاری بود که از اتاق دوش تیپ یوکاسوکا بلند می شد.

example - مثال
synonyms - مترادف

  • زندان

  • gaolUK


    gaolUK

  • jailUS


    jailUS

  • jailhouse


    ندامتگاه

  • penitentiary


    قفس

  • coop


    می توان

  • slammer


    صدا زدن

  • can


    خنک کننده

  • clink


    نگهبانی

  • cooler


    نگه دارید

  • guardhouse


    مفصل


  • قفل کردن


  • استوک

  • lockup


    خودکار

  • stockade


    باستیل

  • pen


    عروس خانم

  • bastille


    کالابوس

  • bridewell


    اتاق نگهبانی

  • calaboose


    هک

  • guardroom


    قلیون

  • hock


    کوزه

  • hoosegow


    بریدگی کوچک

  • jug


    پوکی

  • nick


    ضربه زدن

  • pokey


    quod

  • slam


    هم بزنید

  • quod


    غرفه تولکه


  • خانه بزرگ

  • tolbooth


    موسسه کیفری


  • penal institution


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

crusty

لغت پیشنهادی

dynamite

لغت پیشنهادی

aping