habitat
habitat - زیستگاه
noun - اسم
UK :
US :
خانه طبیعی یک گیاه یا حیوان
a store that sells furniture and other things for the home. The stores are sometimes inside other larger stores. Habitat products are known for being attractively designed and practical and they are popular especially with middle-class people.
فروشگاهی که مبلمان و سایر وسایل خانه را می فروشد. فروشگاه ها گاهی در داخل فروشگاه های بزرگتر دیگر هستند. محصولات هابیتات به دلیل طراحی جذاب و کاربردی شناخته شده اند و به ویژه در میان افراد طبقه متوسط محبوب هستند.
محیط طبیعی که معمولاً یک حیوان یا گیاه در آن زندگی می کند
محیط طبیعی که یک حیوان یا گیاه معمولاً در آن زندگی می کند
زیستگاه های باستانی مانند علفزارها، باتلاق ها و تالاب ها به سرعت در حال از بین رفتن هستند.
نه تنها تعداد ببرها دو برابر شده است، بلکه سایر گونه ها و زیستگاه ها نیز از آنها سود برده اند.
Some attacked the fact that faster growth has been environmentally unsound, creating excessive carbon emissions and destroying natural habitats.
برخی به این واقعیت حمله کردند که رشد سریعتر از نظر زیستمحیطی ناسازگار بوده و باعث انتشار بیش از حد کربن و تخریب زیستگاههای طبیعی شده است.
Any birdwatcher would just look in a range book look at the description of habitat and start hiking.
هر پرنده نگری فقط به یک کتاب محدوده نگاه می کند، به شرح زیستگاه نگاه می کند و شروع به پیاده روی می کند.
سایت مدرسه در زیستگاه اصلی جغد کوتوله قرار دارد.
برخلاف زیستگاه های قبلی ما، شخصیتی داشت.
باغ های حومه شهر می توانند زیستگاه بسیاری از گونه های حیات وحش را فراهم کنند.
Our supply of iron is divided up among ten billion space habitats, each carrying one million residents.
ذخایر آهن ما بین ده میلیارد زیستگاه فضایی تقسیم شده است که هر کدام یک میلیون نفر ساکن هستند.
توسعه بیشتر ساختمان ها زیستگاه های ارزشمند گورکن و سنجاب قرمز را تهدید می کند.
تصمیم بگیرید که در سال آینده زمان بیشتری را صرف بازدید از زیستگاه های وحشی الهام بخش کنید.
زیستگاه طبیعی پاندا جنگل بامبو است.
باتلاق ها زیستگاهی غنی برای گیاهان آبی فراهم می کنند.
the destruction of wildlife habitat
تخریب زیستگاه حیات وحش
یکی از اهداف ما بازسازی زیستگاه برای گونه های بومی است.
باتلاق های ذغال سنگ نارس یکی از در معرض خطرترین زیستگاه های اروپا هستند.
زیستگاه مورد علاقه این پرنده دشت علفی است.
در حال حاضر بزرگترین خطر برای ببرها از دست دادن زیستگاه است.
تالاب زیستگاه مهمی برای بسیاری از گونه های پرندگان کمیاب است.
توافقی که 2 500 هکتار از زیستگاه خرس های اصلی را حفظ کرد
حیوانات و گیاهان در این زیستگاه جنگلی
با قطع شدن بسیاری از مناطق جنگلی، بسیاری از حیات وحش زیستگاه طبیعی خود را از دست می دهند.
محیط
عنصر
surroundings
محیط اطراف
conditions
شرایط
environs
اطراف
terrain
زمین
biosphere
زیست کره
domain
دامنه
niche
موقعیت مناسب، جایگاه
عنصر طبیعی
محیط طبیعی
natural surroundings
زمین طبیعی
natural terrain
قلمرو طبیعی
خانه طبیعی
قلمرو
سکونت
habitation
خالی از سکنه
haunt
استان
پادشاهی
kingdom
حوزه
precinct
رفت و آمد مکرر
محیط مطلوب
favoured environment
قلمرو آشنا
unnatural surroundings
محیط غیر طبیعی
alien environment
محیط بیگانه
alien terrain
زمین بیگانه
محیط خارجی
anti-biome
ضد بیوم
foreign terrain
زمین خارجی