surprised
surprised - غافلگیر شدن
adjective - صفت
UK :
US :
جای تعجب نیست
بدون تعجب
داشتن احساس تعجب
داشتن احساسی که وقتی اتفاقی می افتد که انتظارش را نداشتید، دارید
بسیار شگفت زده شده است، به خصوص از چیز خوب یا چیزی که باورش سخت به نظر می رسد
به شدت متعجب
extremely surprised or shocked. Astounded sounds a little more formal and a little stronger than astonished
بسیار شگفت زده یا شوکه شده است. صدای حیرت زده کمی رسمی تر و کمی قوی تر از حیرت زده است
بسیار شگفت زده یا شوکه شده است
آنقدر متعجب شده که نمیدانی چه کاری باید انجام دهی یا چه بگوئی
آنقدر متعجب که نمی توانی صحبت کنی
از آنچه کسی می گوید یا انجام می دهد شگفت زده می شود، به طوری که مطمئن نیستید چگونه واکنش نشان دهید
متعجب و کمی گیج
بسیار شگفت زده - یک استفاده بسیار غیر رسمی
احساس یا نشان دادن تعجب به این دلیل که اتفاقی افتاده که انتظارش را نداشتید
دو بچه خیلی تعجب کردند.
نتایج امتحان او عالی بود - همه ما بسیار شگفت زده شدیم.
Supermarkets may be as surprised as anyone to find themselves selling no more than 25 percent of national production by 1997.
سوپرمارکتها ممکن است به اندازه هر کسی متعجب شوند که ببینند تا سال 1997 بیش از 25 درصد از تولید ملی را نمیفروشند.
من تعجب کردم زیرا می دانستم لن معمولاً با ماشین خود به محل کار می رود.
وقتی دوباره او را دیدم از اینکه چقدر پیرتر به نظر می رسید تعجب کردم.
جولیا از سوال من کمی متعجب به نظر می رسید.
نمی توانستیم جلوی خندیدن با چهره های متعجب بچه ها را بگیریم.
کری متعجب نگاه کرد. من انتظار نداشتم شما را اینجا ببینم!
این بازیکن از اخراجش شگفت زده شد.
او از اینکه سرهنگ اسکات ویلسون یک کت شام پوشیده بود شگفت زده شد.
من واقعا تعجب کردم که او تولد من را به یاد آورد.
من تعجب می کنم که شما باید مقاله ای در مورد سیل تای با یک رقم بی معنی منتشر کنید.
حالا که به فکرش افتاد، ادوارد تعجب کرد که این نقطه قبلاً هرگز پیدا نشده بود.
اریکا با تعجب متوجه شد که او شروع به دوست داشتن باخ کرده است.
با دیدن عکس درو در روزنامه تعجب کردیم.
وقتی برای اولین بار امتحان رانندگی ام را قبول کردم واقعا شگفت زده شدم.
وقتی دیدم وارد شدی خیلی تعجب کردم!
یک نگاه متعجب
وقتی بهش گفتم تعجب کرد.
من از اینکه چقدر سریع موافقت کرد تعجب کردم.
من از شما تعجب می کنم که جلوی بچه ها اینطور رفتار می کنید.
آنها با تعجب متوجه شدند که او قبلاً رفته است.
شما نباید تعجب کنید (که) او نیامد.
تعجب نکنید اگر وانمود کنم که شما را نمی شناسم.
آیا او مهمانی را لغو خواهد کرد؟ من تعجب نمی کنم.
تعجب خواهید کرد که چند نفر به او رای دادند.
وقتی متوجه شد که دیگر نمی ترسد شگفت زده شد.
کمی / کمی / کاملا شگفت زده شدن
از واکنش او تا حدودی متعجب به نظر می رسید.
پدرش اصلا تعجب نکرد.
من دائماً از آنچه پسر چهارده ماهه ام می فهمد تعجب می کنم.
او واقعاً از این ژست محبت متعجب به نظر می رسید.
ما از نتیجه بسیار شگفت زده شدیم.
It's not like you to behave like this Alice - I'm surprised at you (= I feel disappointed with you)!
اینجوری رفتار نمیکنی آلیس - من ازت تعجب میکنم (= ازت احساس ناامیدی میکنم)!
تعجب نمی کنم (که) به قولش عمل نکرد.
از دیدن شما در اینجا تعجب کردم.
I've managed to fix your car for now but don't be surprised if it breaks down again (= it probably will stop working again).
من فعلاً توانستم ماشین شما را تعمیر کنم، اما اگر دوباره خراب شد تعجب نکنید (= احتمالاً دوباره کار نخواهد کرد).
با حالتی متعجب در چهره اش به او نگاه کرد.
به نظر از این سوال متعجب شد.
وقتی متوجه شدیم که هتل بسیار راحت است، شگفت زده شدیم.
تعجب خواهید کرد که زمان چقدر سریع می گذرد.
astonished
حیرت زده
amazed
شگفت زده
flabbergasted
مبهوت
shocked
بهت زده
staggered
شوکه شده
stunned
گیج شده
astounded
بدون مزاحمت
bewildered
بی حرف
nonplussed
مات و مبهوت
speechless
کف پوش شده
startled
بی اعتقاد
stupefied
فلومکس شده
confounded
کنده شده
dazed
آگاپ
dumbfounded
غلبه بر
floored
اضافه شده
incredulous
با هیبت
perplexed
سردرگم
dumbstruck
flummoxed
gobsmacked
stumped
agape
bemused
addled
aghast
awed
awestricken
awestruck
confused