surprisingly
surprisingly - به طرز شگفت انگیزی
adverb - قید
UK :
US :
جای تعجب نیست
بدون تعجب
unusually or unexpectedly
به طور غیرمعمول یا غیرمنتظره
به طور غیر منتظره یا به روشی غیرمعمول
این، پس از اینکه یاد گرفتم چگونه با افراد مبتلا به سرطان کار کنم، اغلب به طرز شگفت انگیزی موثر بود.
در این زمان، تور در بحران بود.
Television coverage had surprisingly little impact on trends in party credibility.
پوشش تلویزیونی تأثیر کمی بر روند اعتبار حزب داشت.
Students are bright articulate, self-confident and surprisingly mature.
دانش آموزان باهوش، خوش بیان، با اعتماد به نفس و به طرز شگفت آوری بالغ هستند.
Not surprisingly most companies eagerly accept this offer.
جای تعجب نیست که اکثر شرکت ها مشتاقانه این پیشنهاد را می پذیرند.
پروتکل آزمایشی در واقع وجود داشت، اما جزئیات واقعی بهطور شگفتآوری ناچیز به نظر میرسیدند.
جای تعجب نیست که شرکت به حوزه های آشکار کاهش هزینه و افزایش درآمد روی آورد.
It's surprisingly warm this morning.
امروز صبح به طرز شگفت انگیزی گرم است.
She looked surprisingly well.
او به طرز شگفت آوری خوب به نظر می رسید.
Surprisingly he agreed straight away.
با کمال تعجب، او بلافاصله موافقت کرد.
جای تعجب نیست که در چنین روز گرمی، ساحل شلوغ بود.
She knew surprisingly little about her sister’s life.
او به طرز شگفت آوری اطلاعات کمی در مورد زندگی خواهرش داشت.
آنچه در مورد این نتایج شگفت آور است این است که پسران بیشتر از دختران چپ دست هستند.
با کمال تعجب، پسرها بیشتر از دخترها چپ دست هستند.
Interestingly, even when both parents are left-handed, there is still only a 26 per cent chance of their children being left-handed.
جالب اینجاست که حتی زمانی که والدین هر دو چپ دست هستند، باز هم تنها ۲۶ درصد احتمال چپ دست بودن فرزندانشان وجود دارد.
One of the most interesting findings is that only 2 per cent of the left-handers surveyed have two left-handed parents.
یکی از جالب ترین یافته ها این است که تنها 2 درصد از چپ دست های مورد بررسی دو والدین چپ دست دارند.
It is interesting to note that people are more likely to be left-handed if their mother is left-handed than if their father is.
جالب است بدانید که افراد اگر مادرشان چپ دست باشد بیشتر از پدرشان چپ دست می شوند.
The most striking feature of these results is that left-handed mothers are more likely to have left-handed children.
بارزترین ویژگی این نتایج این است که مادران چپ دست احتمال بیشتری برای داشتن فرزندان چپ دست دارند.
The restaurant turned out to be surprisingly cheap.
این رستوران به طرز شگفت انگیزی ارزان بود.
جای تعجب نیست که هیئت منصفه آنها را مقصر تشخیص داد.
unusually
غیرعادی
oddly
به طرز عجیبی
strangely
بر خلاف انتظار
unexpectedly
به طور خاص
weirdly
غیر معمول
peculiarly
قابل توجه
uncommonly
کنجکاو
remarkably
فوق العاده
curiously
غیر عادی
extraordinarily
استثنایی
bizarrely
بطور باور نکردنی
abnormally
به طرز قابل توجهی
exceptionally
منحصر به فرد
incredibly
به طرز شگفت آور
strikingly
عجیب و غریب
uniquely
شگفت آور
atypically
به طور نابجا
astonishingly
غیر منطقی
fantastically
به طور غیر عادی
queerly
به طرز شگفت انگیزی
freakily
به صورت طنز
amazingly
دیوانه وار
aberrantly
به طرز مشکوکی
absurdly
خیالی
anomalously
احمقانه
astoundingly
comically
crazily
dubiously
fancifully
foolishly
مثل همیشه
به طور معمول
به طور منظم
به طور مشخص
expectedly
انتظار می رود
معمولا
بطور کلی
بر حسب عادت
habitually
مکررا
ordinarily
اغلب
customarily
به صورت متعارف
به طور عمده
routinely
تاریخی
commonly
به طور سنتی
به طور طبیعی
conventionally
به طور کلی
تقریبا همیشه
historically
به طور متوسط
traditionally
در بیشتر موارد
به عنوان یک قانون کلی
روی هم رفته
به روش معمول
به عنوان یک قانون
در جریان کلی چیزها
در کل
اغلب اوقات