tour
tour - تور
noun - اسم
UK :
US :
سفری برای تفریح، که در طی آن از چندین شهر، منطقه و غیره دیدن می کنید
یک سفر کوتاه در یک مکان برای دیدن آن
a planned journey made by musicians, a sports team etc in order to perform or play in several places
یک سفر برنامه ریزی شده توسط نوازندگان، یک تیم ورزشی و غیره به منظور اجرا یا نواختن در چندین مکان
a period during which you go to live somewhere usually abroad to do your job especially military work
دوره ای که در طی آن برای انجام کار خود به ویژه کارهای نظامی به جایی می روید، معمولاً در خارج از کشور
برای بازدید از چندین بخش از یک کشور یا منطقه
دور زدن یا دور یک مکان نشان داده شدن
a visit to a place or area especially one during which you look around the place or area and learn about it
بازدید از یک مکان یا منطقه، به ویژه جایی که در طی آن به اطراف مکان یا منطقه نگاه می کنید و در مورد آن اطلاعات کسب می کنید
سفری برای لذت بردن، به ویژه به عنوان تعطیلات، بازدید از چندین مکان مختلف در یک منطقه
a planned visit to several places in a country or area made for a special purpose such as one made by a politician sports team or group of performers
یک بازدید برنامه ریزی شده از چندین مکان در یک کشور یا منطقه که برای یک هدف خاص انجام شده است، مانند مکانی که توسط یک سیاستمدار، تیم ورزشی یا گروهی از اجراکنندگان انجام شده است.
آ تور خدمت
برای رفتن به یک جایی تور
اگر یک نمایشنامه در یک منطقه خاص گردش کند، در چندین مکان در آنجا اجرا می شود
a visit to a place or area esp. one during which you look around the place or area and learn about it
بازدید از یک مکان یا منطقه، به ویژه یکی که در طی آن به اطراف مکان یا منطقه نگاه می کنید و در مورد آن اطلاعات کسب می کنید
یک تور همچنین یک بازدید برنامه ریزی شده از چندین مکان برای اجرای نمایش است
بازدید از یک مکان یا منطقه، به ویژه به منظور نگاه کردن به اطراف و کسب اطلاعات در مورد آن
بازدید از چندین مکان برای یک هدف خاص
کرت اشموک، شهردار بالتیمور، شام کیک خرچنگ و تور بالتیمور را برگزار می کند.
با دوچرخه در توسکانی گشتیم.
یک تور دوچرخه سواری
آیا بروس اسپرینگستین را در آخرین تور خود دیدید؟
نورتون در توری برای تبلیغ کتاب جدیدش برای کودکان است.
آنها دوست دارند از تورهای بسته استفاده کنند زیرا از پرداختن به جزئیات متنفرند.
تورهای بسته شامل بلیت مسابقات المپیک فروش خوبی داشته اند.
نیمی از استراحتگاههای آن دارای تورهای کفش برفی هستند.
Naturally there's plenty of wine-tasting tours, visits to the huge cellars and between June and October wine festivals are held.
طبیعتاً تورهای مزه شراب فراوان، بازدید از زیرزمین های بزرگ و جشنواره های شراب بین ژوئن و اکتبر برگزار می شود.
این اولین حضور دومی در این تور بود.
آخرین مرحله این تور تیم را به دالاس می برد.
این تور شامل توقف در سالزبورگ و وین است.
نخست وزیر برای یک تور سه هفته ای آمریکای جنوبی را ترک کرده است.
یک تور پیاده روی / گشت و گذار / اتوبوس
یک تور مسافرتی در شمال فرانسه
آنها یک تور در سراسر کشور را آغاز کردند.
اپراتور تور (= شخص یا شرکتی که تورها را سازماندهی می کند)
یک تور با راهنما (= توسط کسی که در مورد مکان میداند) از کاخ به ما داده شد.
یک تور مجازی (= نشان داده شده در رایانه) از تاج محل
a tour of inspection (= an official visit of a factory classroom etc. made by somebody whose job is to check that everything is working as expected)
یک تور بازرسی (= بازدید رسمی از یک کارخانه، کلاس درس، و غیره که توسط شخصی انجام می شود که وظیفه اش بررسی این است که آیا همه چیز مطابق انتظار کار می کند)
یک راهنمای تور
میزبان ما یک گشت سریع از خانه به ما داد.
گروه در حال حاضر در یک تور 9 روزه در فرانسه است.
گروه در تور فرانسه است.
یک تور کنسرت
تور جهانی / اروپا / انگلستان
یک اتوبوس تور
شاهزاده در آخرین مرحله (= بخشی) از تور آمریکایی خود از بوستون دیدن خواهد کرد.
یک تور کتاب / سخنرانی / سخنرانی
آیا برای این کتاب جدید توری انجام می دهید؟
این گروه به زودی به یک تور اروپایی در ده شهر خواهند رفت.
ما به عنوان بخشی از یک تور کوچک به پراگ برمی گردیم.
او در طول 35 سال زندگی حرفهای خود به تورهای سراسر جهان پرداخت.
یک سفر کاری
یک سفر پنج دقیقه ای با تاکسی
یک سفر طولانی و دشوار در سراسر کوه ها
تور باواریا
اولین سفر به قطب جنوب
یک گردش یک روزه به جزیره رفتیم.
بچه ها یک روز از مدرسه بیرون رفته بودند.
یک روز بیرون از ساحل داشتیم.
در یک تور در پرو با گروهی از ایتالیایی ها آشنا شدیم.
آنها یک گشت و گذار در پنج شهر بزرگ انجام دادند.
تابستان امسال به یک تور پیاده روی در اطراف پروونس رفتیم.
سفر
گشت و گذار
excursion
اعزام
expedition
گردش
outing
سفر دریایی
voyage
جست و خیز
jaunt
پیاده روی طولانی
trek
پرخاشگری
peregrination
آشغال
junket
مسافرت رفتن
کشتی تفریحی
cruise
سافاری
safari
هاپ
hop
تعطیلات آخر هفته
فرار
getaway
اودیسه
odyssey
یک شبه
overnight
زیارت
pilgrimage
ماجرا
برو
چرخش
سفر یک روزه
سفر جاده ای
سوت توقف
whistle-stop
رفت و برگشت
تور دایره ای
تور با راهنما
guided tour
سفر می کند
travels
بازدید کنید
journeying
stagnation
رکود
نگهداری
سرگرمی
pastime
شکست
کل
سرگرم کننده