dust
dust - گرد و خاک
noun - اسم
UK :
US :
dry powder consisting of extremely small bits of dirt that is in buildings on furniture floors etc if they are not kept clean
پودر خشک متشکل از تکههای بسیار کوچک خاک که در ساختمانها روی مبلمان، کف و غیره وجود دارد، در صورتی که تمیز نگه داشته نشوند.
پودر خشک متشکل از تکه های بسیار کوچک خاک یا ماسه
پودر متشکل از تکه های بسیار کوچک یک ماده خاص
برای تمیز کردن گرد و غبار از روی سطح با حرکت دادن چیزی مانند یک پارچه نرم روی آن
برای پاک کردن چیزی مانند گرد و غبار یا کثیفی از روی لباس های خود با مسواک زدن آنها با دست
ریختن پودر ریز روی چیزی
dry dirt in the form of powder that covers surfaces inside a building or very small dry pieces of soil sand or other substances
خاک خشک به شکل پودری که سطوح داخل ساختمان را می پوشاند یا قطعات خشک بسیار کوچک خاک، ماسه یا مواد دیگر
استفاده از پارچه برای پاک کردن گرد و غبار از سطح چیزی
پوشاندن چیزی با پودر سبک
dry dirt in the form of powder that covers surfaces inside a building or very small dry pieces of earth sand or other substances
خاک خشک به شکل پودری که سطوح داخل ساختمان را می پوشاند، یا تکه های خشک بسیار کوچک خاک، ماسه یا مواد دیگر.
برای حذف کثیفی خشک به شکل پودر از سطح
تصور از بین بردن یک متر یا بیشتر گرد و غبار خشک که یک رسوب یخ را پوشانده است به اندازه کافی آسان است.
اگر می توانید مقداری قلوه سنگ و گرد و غبار براق تهیه کنید.
دانستن وعده اشاره شده او نیز احتمالاً گرد و غبار زیادی بود.
صبح از خواب بیدار شدم و برگشتم. ابر بزرگی از غبار از روی تشک بلند شد.
یک لایه غبار غلیظ روی مبلمان وجود داشت.
یک لایه غبار ضخیم روی مبلمان
بطری شراب در امتداد یک طرفش گرد و غبار سفیدی داشت، لیوان های شراب از آبکشی خیس شده بودند.
و به این ترتیب کار ادامه یافت و بسیاری از فدرال و کنفدراسیون گرد و غبار را گاز گرفتند.
مکس گرد و غبار کتش را پاک کرد.
وقتی گرد و غبار فرو می نشیند، ما مجری هستیم، آخرین ردیف قانون.
ما نمی دانیم که آیا گرد و غبار سمی است یا خیر.
با حرکت کامیون ابری از گرد و غبار بلند شد.
ذرات ریز گرد و غبار به همه جا می رسند.
کارگران برای جلوگیری از استنشاق گرد و غبار از ماسک استفاده می کنند.
همه کتاب ها پر از گرد و غبار بود.
یک لایه غبار غلیظ روی میز بود.
در هیچ جای اتاق یک ذره گرد و غبار وجود نداشت.
او به گرد و غبار خانه حساسیت دارد.
آن گیتار سالهاست که گرد و غبار جمع میکند (= استفاده نمیشود).
گرد و غبار زغال سنگ
هزاران کسب و کار کوچک هر سال گرد و غبار را گاز می گیرند.
گیتاری را که گرد و غبار جمع میکند بنوازید یا راکت تنیس قدیمی را برای مسابقه بیرون بکشید.
ممکن است قبلاً یک لپتاپ قدیمی داشته باشید که گرد و غبار را جمعآوری میکند اما در غیر این صورت قابل استفاده است.
او منتظر ماند تا گرد و غبار بعد از انتخابات بنشیند تا تصمیمات جدیدی بگیرد.
نهال ها را در خاک مرطوب بکارید.
چرخ های ماشین در گل گیر کردند.
کاشی ها از خاک رس ساخته شده اند.
منطقه ای از زمین های غنی و حاصلخیز
خاک را محکم در اطراف گیاهان ببندید.
ماشین در زمین گل آلود گیر کرد.
آنها کیلومترها زمین ناهموار و سنگلاخی را طی کردند.
گرد و غبار مانند ابری مه آلود دور آنها می چرخید.
گرد و غبار لباسش را پاک کرد.
چون گرد و غبار ریه هایش را پر کرده بود شروع به سرفه کرد.
ذرات گرد و غبار روی سطح رنگ را از بین ببرید.
گرد و غبار موهایش را تکان داد.
گرد و غبار پاک شد و هاری توانست ببری را ببیند.
باد در خیابان های شهر گرد و غبار می وزید.
ذرات میکروسکوپی گرد و غبار
آنها در غبار غلتیدند و می جنگیدند.
مبلمان پوشیده از گرد و غبار و تار عنکبوت بود.
خاک
soot
دوده
grit
شن
particles
ذرات
smut
لکه دار شدن
filth
کثیفی
flakes
تکه ها
fragments
قطعات
gilings
تذهیب
granules
گرانول
grime
خاکستر
ashes
پرز
cinders
لس
lint
پودر
loess
ذرات ریز
قطعات ریز
پودر ریز
fine particles
خاک پودری
fine fragments
کپه گرد و خاک
سرباره
powdery dirt
اخگر
dust bunnies
باقی مانده
slag
کلینکر
embers
زونا
residue
سنگ ریزه
clinker
سنگریزه ها
shingle
زغال چوبی
gravel
pebbles
charcoal
ash
cleanliness
پاکیزگی
purity
خلوص
sterility
عقیمی
احساس، مفهوم
possessions
اموال
pureness
آراستگی
neatness
اخلاق
morality
روش
سازمان انگلستان
organisationUK
ترتیب
سیستم
سازمان ایالات متحده
organizationUS
نظم و ترتیب
orderliness
سفارش