thus
thus - بدین ترتیب
adverb - قید
UK :
US :
در نتیجه چیزی که شما به تازگی به آن اشاره کرده اید
به این شکل یا روش
به این ترتیب
با این نتیجه
تا اینجا یا تا الان
به این ترتیب یا با این نتیجه
Doucet آن را اینگونه خلاصه می کند: برای من، موسیقی Cajun واقعا قلب فرهنگ ماست.
بنابراین تعداد قابل توجهی وجود دارد که در زندگی نامه ها به صورت عکس های ساده ظاهر می شوند.
بنابراین به دست آوردن غذا و نوشیدنی به یک عمل متعادل کننده پیچیده تبدیل شد.
بنابراین گذشته نزدیک و کمابیش دور در ملغمه ای از زمان حال ترکیب می شوند.
محصول به موقع تحویل داده شد و ما به قول خود عمل کردیم.
The tax has the effect of reducing the overhead component of retailing and thus increasing total output.
این مالیات تأثیری بر کاهش مولفه سربار خرده فروشی و در نتیجه افزایش تولید کل دارد.
بنابراین واقعیت بیرونی و واقعیت روانی به طور جدایی ناپذیری در هم تنیده شده اند.
This allowed for fairly good availability of well selected donor organs thus more easily facilitating an urgent transplant programme.
این امر امکان دسترسی نسبتاً خوبی به اندامهای اهداکننده خوب انتخاب شده را فراهم کرد و بنابراین برنامه پیوند فوری را آسانتر تسهیل کرد.
خانه ها برای سربازان استفاده می شد. بنابراین، سازه ها از جنگ داخلی جان سالم به در بردند.
بسیاری از علما چنین استدلال کرده اند.
دانشگاه ها گسترش یافته اند، بنابراین به افراد بیشتری فرصت تحصیل عالی را می دهند.
او به ندرت مصاحبه می کرد و بنابراین از پرسیدن سوالاتی که ترجیح می داد پاسخ ندهد اجتناب می کرد.
او پسر ارشد و در نتیجه وارث این عنوان است.
ما مالک ساختمان نیستیم. بنابراین، ایجاد تغییرات عمده در آن برای ما غیرممکن خواهد بود.
تا این لحظه، کارآگاهان در توضیح علت مرگ او کوتاهی کرده اند.
Today’s children eat more junk food and get less exercise than previous generations of children. It is not surprising therefore that rates of childhood obesity are on the increase.
کودکان امروزی نسبت به نسل های قبلی کودکان، غذاهای ناسالم بیشتری می خورند و کمتر ورزش می کنند. بنابراین، تعجب آور نیست که نرخ چاقی کودکان در حال افزایش است.
Children who grow up on a diet of junk food find it difficult to change this habit later in life. It is essential therefore that parents encourage healthy eating from an early age.
کودکانی که با رژیم غذایی ناسالم بزرگ می شوند، تغییر این عادت را در مراحل بعدی زندگی دشوار می کنند. بنابراین ضروری است که والدین از سنین پایین تغذیه سالم را تشویق کنند.
Children who grow up on a diet of junk food find it difficult to change this habit later in life. For this reason,/This is why it is essential that children eat healthily from an early age.
کودکانی که با رژیم غذایی ناسالم بزرگ می شوند، تغییر این عادت را در مراحل بعدی زندگی دشوار می کنند. به همین دلیل، / به همین دلیل ضروری است که کودکان از سنین پایین تغذیه سالم داشته باشند.
Eating habits formed in childhood tend to continue into adult life. Thus the best way to prevent heart disease among adults is to encourage healthy eating from an early age.
عادات غذایی که در دوران کودکی شکل گرفته است، در بزرگسالی نیز ادامه می یابد. بنابراین، بهترین راه برای پیشگیری از بیماری قلبی در میان بزرگسالان تشویق به تغذیه سالم از سنین پایین است.
Eating habits formed in childhood tend to continue into adult life hence the importance of encouraging healthy eating from an early age.
عادات غذایی شکل گرفته در دوران کودکی در بزرگسالی نیز ادامه پیدا می کند، از این رو تشویق به تغذیه سالم از سنین پایین اهمیت دارد.
بدین ترتیب از کمر خم شوید.
آنها برای کاهش کارکنان و در نتیجه کاهش هزینه ها برنامه ریزی کردند.
ما تا الان مشکلی نداشتیم
این طرح باعث کاهش ضایعات و در نتیجه کاهش هزینه ها می شود.
consequently
در نتیجه
hence
از این رو
بنابراین
بر این اساس
accordingly
متعاقبا
ergo
پس از آن
subsequently
به همین دلیل
thereupon
بدین وسیله
wherefore
سپس
thereby
به عنوان یک نتیجه
hereby
به آن دلیل
که چنین است
به خاطر آن
به خاطر همین
به این دلیل
در این حساب
که این مورد است
در این راستا
به این منظور
با توجه به این
در آن حساب
با توجه به این واقعیت
به دلیل این
از آنجا
بدین ترتیب
thence
thusly
با این اوصاف
با این حال
با این وجود
بدون در نظر گرفتن
notwithstanding
با وجود
هنوز
irregardless
بی توجه
همه یکسان
آنگونه باش که امکان پذیر است
با وجود آن
با وجود این
با وجود که
با وجود همه چیز
با گفتن آن
در هر صورت
که گفت
having said that
برای همه اینها
هنوز و همه
in spite of everything
به هر حال
that said
در هر رویدادی
در غیر این صورت
هر چه ممکن است بیاید
natheless
کنار گذاشتن
سپس دوباره
anyhow