seed
seed - دانه
noun - اسم
UK :
US :
یک جسم سخت کوچک که توسط گیاهان تولید می شود و از آن گیاه جدیدی از همان نوع رشد می کند
یک مقدار دانه
یکی از اجسام سخت کوچک در یک میوه مانند سیب یا پرتقال که از آن درختان میوه جدید رشد می کنند
منی یا اسپرم - اغلب به صورت طنز استفاده می شود
the group of people who have a particular person as their father grandfather etc especially when they form a particular race
گروهی از افرادی که شخص خاصی را به عنوان پدر، پدربزرگ و غیره دارند، به خصوص زمانی که یک نژاد خاص را تشکیل می دهند
برای حذف دانه ها از میوه یا سبزیجات
to give a player or team in a competition a particular position according to how likely they are to win
دادن موقعیت خاصی به بازیکن یا تیم در یک مسابقه، با توجه به احتمال برنده شدن آنها
برای کاشت بذر در زمین
برای تولید بذر
پولی که برای راه اندازی یک شرکت جدید، پروژه، فعالیت و غیره استفاده می شود
برای تامین پول مورد نیاز برای راه اندازی یک شرکت
a small round or oval object produced by a plant and from which when it is planted, a new plant can grow
یک جسم کوچک، گرد یا بیضی شکل که توسط یک گیاه تولید میشود و وقتی کاشته میشود، گیاه جدیدی از آن رشد میکند
→ semen
→ منی
If a food plant goes or runs to seed it produces flowers and seeds because it has not been picked early enough
اگر گیاه غذایی به سمت بذر برود یا بذر کند، گل و دانه تولید می کند زیرا به اندازه کافی زود چیده نشده است.
If people or places go or run to seed their physical appearance becomes worse because no one is taking care of them
اگر افراد یا مکانهایی بروند یا بدوند تا بذر کنند، ظاهر فیزیکی آنها بدتر میشود زیرا کسی از آنها مراقبت نمیکند
علت یک احساس یا موقعیت یا مراحل اولیه آن
especially in tennis a good player who is given a place on the list of those expected to win games in a particular competition because of the way they have played in the past
به خصوص در تنیس، یک بازیکن خوب که به دلیل شیوه ای که در گذشته بازی کرده است، در لیست کسانی که انتظار می رود در یک رقابت خاص پیروز شوند، جایگاهی به او داده می شود.
برای حذف دانه ها از یک میوه یا سبزی
بذر (= کاشتن) در جایی کاشت
ایجاد و توسعه چیزی
برای اینکه بازیکنی به دانه تبدیل شود
پخش کردن موادی مانند برخی مواد شیمیایی در ابرها، به منظور ایجاد باران یا باران بیشتر
to spread substances such as certain chemicals in clouds, in order to try to make them produce rain or more rain
قسمت کوچک و معمولاً سخت گیاه که از آن گیاه جدیدی می تواند رشد کند
آغاز یا علت چیزی
هر یک از بازیکنان یا تیم هایی که در یک رقابت خاص در بین بهترین ها قرار گرفته اند
پولی که برای راه اندازی یک شرکت جدید، کسب و کار، فعالیت و غیره به عنوان سرمایه گذاری استفاده می شود
تامین پول برای راه اندازی یک شرکت جدید، کسب و کار و غیره به عنوان سرمایه گذاری
از یک دانه شروع می شود و تمام ویژگی هایی که می تواند تکامل یابد از قبل تعیین شده و در بذر موجود است.
پرورش دهندگان بذر آریزونا مشکوک هستند که آلودگی ممکن است گسترش یابد زیرا این ایالت بذر خود را به بسیاری از ایالت ها و کشورهای دیگر ارسال می کند.
It is begun from a seed and all the characteristics that it can evolve are predetermined and contained within the seed.
Arizona seed growers suspect the infestation may widen because the state ships its seed to many other states and countries.
یک بسته دانه گل وحشی
sesame seeds
دانه کنجد
بذرها را در بهار در فضای باز بکارید.
بذرها را به فاصله 10 سانتی متر از هم بکارید.
این سبزیجات را می توان از دانه پرورش داد.
بذر سیب زمینی (= برای کاشت استفاده می شود)
بذر شورش
این بذر شک را در ذهن من کاشت.
او استدلال می کرد که سرمایه داری حاوی بذرهای نابودی خود است.
دانه برتر به راحتی پیروز شد.
دانه شماره یک
او در مسابقات آزاد آمریکا امسال رتبه اول را کسب کرد.
کاهوها همه به دانه دویده بودند.
قطع علف های هرز قبل از اینکه بذر بروند مشکلات علف های هرز آینده را تا حد زیادی کاهش می دهد.
پس از طلاق، او خود را رها کرد تا بذر برود.
او در این راه بذر موفقیت خود را کاشت.
هر میوه معمولاً حاوی یک دانه است.
بیشتر دانه ها توسط باد پخش می شوند.
فلفل ها را پوست بگیرید و دانه ها را جدا کنید.
این درخت دانه های بسیار سفت تولید می کند.
بذرها را به عمق حدود سه سانتی متر بکارید (= در زمین بگذارید).
این ماده شیمیایی از جوانه زدن همه دانه ها (= شروع به رشد) جلوگیری می کند.
کشاورزان این محصولات را برای بذر (= برای کاشت برای رشد محصولات بیشتر، نه برای خوردن) می کارند.
در هوای گرم کاهو می تواند ناگهان به دانه برود.
بعد از اینکه بازنشسته شد، واقعاً به سراغ بذر رفت.
از این بذرهای اولیه دوستی آنها، آنها به همراهان مادام العمر تبدیل شدند.
He may be sowing the seeds of his own destruction in the long term by using violence against his own people.
او ممکن است با استفاده از خشونت علیه مردم خود بذرهای نابودی خود را در دراز مدت بکارد.
حریف ترنر در مرحله یک چهارم نهایی، نفر اول است.
The plants have seeded themselves (= their seeds have fallen) into the cracks between the paving stones.
بوته ها خود را بذر انداخته اند (= دانه هایشان افتاده است) در شکاف های بین سنگفرش ها.
فلفل را بشویید، دانه بزنید و به قطعات کوچک برش دهید.
گندم زمستانه را می توان در کرت های باز کاشت.