concrete

base info - اطلاعات اولیه

concrete - بتن

adjective - صفت

/ˈkɑːnkriːt/

UK :

/ˈkɒŋkriːt/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [concrete] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف
  • cement


    سیمان

  • concretion


    بتن ریزی

  • plaster


    گچ

  • mortar


    خمپاره انداز

  • clay


    خاک رس

  • putty


    بتونه

  • grout


    دوغاب

  • tar


    تار

  • lime


    اهک

  • lute


    عود


  • شن

  • birdlime


    آهک پرنده

  • gunk


    تفنگ

  • mud


    گل و لای

  • rubber cement


    سیمان لاستیکی

  • filling


    پر كردن

  • sealant


    درزگیر

  • pointing


    اشاره کردن

antonyms - متضاد
  • theoretical


    نظری

  • hypothetical


    فرضی

  • conjectural


    حدسی

  • suppositional


    ایده آل

  • theoretic


    تصوری


  • ناملموس

  • notional


    ایده آل شده انگلستان

  • intangible


    ایده آل شده ایالات متحده

  • idealisedUK


    ایدئولوژیک

  • idealizedUS


    خیالی

  • ideological


    تخیلی

  • imaginary


    پر فکر

  • imaginative


    فرض


  • فرض شده است

  • speculative


    ایده پردازی

  • assumed


    اثبات نشده

  • postulatory


    تصور کرد

  • presumed


    بدون مدرک

  • ideational


    academical

  • unproven


    تحلیلی

  • imagined


    حدس زد

  • unsubstantiated


    فلسفی

  • academical


    مفروض

  • analytical


    پیش فرض

  • conjectured


  • philosophical


  • postulated


  • suppositious


  • suppositive


  • putative


  • presupposed


لغت پیشنهادی

brighten

لغت پیشنهادی

dominating

لغت پیشنهادی

wine