declining
declining - رو به کاهش است
adjective - صفت
UK :
US :
فاعل فاعل از کاهش می یابد
به تدریج کمتر، بدتر یا پایین تر شود
امتناع کردن
If a noun, pronoun, or adjective declines, it has different forms to show if it is the subject or object etc. of a verb or if it is singular or plural, etc. If you decline such a word you list its various forms
اگر اسم، ضمیر یا صفتی کاهش یابد، اشکال مختلفی دارد که نشان دهد فاعل یا مفعول و غیره یک فعل است یا مفرد یا جمع و غیره است. اگر چنین کلمه ای را رد کنید، انواع مختلف آن را فهرست می کنید. تشکیل می دهد
کاهش نرخ زاد و ولد در همه کشورهای توسعه یافته مشترک است.
declining sales/revenues
کاهش فروش/درآمد
کاهش سلامتی او را مجبور به بازنشستگی از تجارت کرد.
علاقه او به این پروژه پس از مرگ همسرش کاهش یافت.
محبوبیت این حزب در نظرسنجی ها کاهش یافته است.
زمین دور از خانه به شدت کاهش می یابد.
من او را به جلسه دعوت کردم اما نپذیرفت.
او پیشنهاد من را رد کرد.
آنها از اینکه به من بگویند چگونه آدرس من را به دست آورده اند خودداری کردند.
در لاتین ما یاد گرفتیم که چگونه اسم ها را رد کنیم.
drooping
افتادگی
droopy
آویزان
bowed
تعظیم کرد
bowing
تعظیم
descending
نزولی
flagging
پرچم گذاری
hanging
حلق آویز کردن
hung
آویزان شد
sagging
خم شدن
stooping
نپذیرفتن
declined
نسل
descendant
تبار
descendent
مایل
inclining
سر تکان دادن
nodding
گریه کردن
pendulous
فلاپی
weeping
پژمرده شدن
floppy
غرق شدن
wilting
شل
sinking
سراشیبی
dangling
لنگی
saggy
غوطه ور شدن
flaccid
پایین
downhill
افتادن
limp
شل و ول
plunging
رو به پایین
falling
flabby
downward
bending