phone
phone - تلفن
noun - اسم
UK :
US :
یک تلفن
بخشی از تلفن که با آن صحبت می کنید
a telephone that you can carry with you that works by using a network of radio stations to pass on signals
تلفنی که می توانید با خود حمل کنید، که با استفاده از شبکه ای از ایستگاه های رادیویی برای ارسال سیگنال کار می کند
یک تلفن همراه
سیستمی که پیام ها را ضبط می کند تا بتوانید در گوشی خود به آنها گوش دهید
پیام شخصی که می توانید آن را در تلفن همراه خود بخوانید
تلفنی که از سیم استفاده می کند - هنگام مقایسه آن با تلفن همراه استفاده می شود
بخشی از تلفن که برای گوش دادن و صحبت کردن آن را برمی دارید
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن تلفن در انگلیسی بریتانیایی بیشتر از انگلیسی آمریکایی رایج است
تماس گرفتن با کسی تماس در هر دو انگلیسی بریتانیایی و آمریکایی استفاده می شود
تماس گرفتن با کسی زنگ غیر رسمی تر از تلفن یا تماس است
تماس گرفتن با کسی
برای برقراری تماس تلفنی با استفاده از نرم افزار خاصی که به شما امکان می دهد از طریق اینترنت تماس برقرار کنید
an instrument or machine relating to sound or hearing especially a musical instrument
ساز یا ماشین مربوط به صدا یا شنوایی، به ویژه آلات موسیقی
someone who speaks a particular language
کسی که به زبان خاصی صحبت می کند
speaking a particular language
صحبت کردن به یک زبان خاص
قطعه ای از تجهیزاتی که برای صحبت با فردی که در جای دیگری است استفاده می کنید
تماس تلفنی با کسی
a device that uses either a system of wires along which electrical signals are sent or a system of radio signals to make it possible for you to speak to someone in another place who has a similar device
دستگاهی که از سیستم سیمهایی استفاده میکند که سیگنالهای الکتریکی از طریق آن ارسال میشوند یا از سیستم سیگنالهای رادیویی استفاده میکند تا بتوانید با فردی در مکان دیگری که دستگاه مشابهی دارد صحبت کنید.
صحبت کردن با تلفن
با تلفنی که با سیم به خانه شما متصل است
to be using your mobile phone for doing things such as sending messages, playing games, or looking at the internet
از تلفن همراه خود برای انجام کارهایی مانند ارسال پیام، بازی کردن یا نگاه کردن به اینترنت استفاده کنید
واحدی از صدا در سطح آوایی که هنگام مطالعه گفتار استفاده می شود
برقراری ارتباط با کسی از طریق تلفن
برای تشکیل کلماتی که به یک گوینده یا سخنرانان یک زبان خاص اشاره دارد استفاده می شود
برای تشکیل نام آلات موسیقی استفاده می شود
فرم کوتاه تلفن
a piece of electronic equipment which makes it possible for you to speak to someone in another place who has similar equipment using either electrical signals sent along a system of wires, or radio signals
قطعه ای از تجهیزات الکترونیکی که به شما امکان می دهد با استفاده از سیگنال های الکتریکی ارسال شده در طول یک سیستم سیمی یا سیگنال های رادیویی با فردی در مکان دیگری که تجهیزات مشابهی دارد صحبت کنید.
صدای زنگ تلفن را در آپارتمان بعدی می شنیدم.
یک تماس تلفنی می تواند دردسرهای زیادی را نجات دهد.
من باید یک تماس تلفنی بگیرم.
تلفن زنگ خورد و پت جواب داد.
کسی میتونه جواب تلفن رو بده؟
گوشیم همراهم نگرفته بودم
لطفا قبل از شروع نمایش گوشی های خود را خاموش کنید.
مکالمه/مصاحبه تلفنی
در اینجا لیست ما از برترین برنامه های تلفن جدید است.
آنها دوست دارند با تلفن تجارت کنند.
با خانواده ام تلفنی صحبت می کنم.
من نمی توانم تلفنی در این مورد صحبت کنم.
یک قبض تلفن
آنها می خواهند یک دکل تلفن جدید در کنار مدرسه نصب کنند.
اکثر مردم فقط به یک خط تلفن نیاز دارند.
برای برداشتن گوشی
برای گذاشتن گوشی
گوشی را از روی قلاب بردارید (= تا کسی نتواند تماس بگیرد)
dictaphone
دیکتافون
xylophone
زیلوفون
anglophone
انگلوفون
francophone
فرانسهزبان
او بیش از یک ساعت است که با کیت تماس تلفنی دارد.
او در حال حاضر تلفن است.
آنها در کلبه تعطیلات تلفنی نیستند.
آیا تماس تلفنی با من وجود داشت؟
چگونه تماس محلی برقرار کنم؟
امشب بهت زنگ میزنم
امشب بهت حلقه میدم
می تونی گوشی رو بگیری؟
درست هنگام خروج با او تماس گرفتند.
تلفن او تقریباً برای همیشه درگیر است.
گوشیمو روشن کردم
تلفن
mobile
سیار
cellphone
تلفن همراه
smartphone
گوشی های هوشمند
blower
دمنده
handset
گوشی
landline
تلفن ثابت
Blackberry
توت سیاه
iPhone
آیفون
افزونه
radiotelephone
تلفن رادیویی
speakerphone
بلندگو
videophone
تماس ویدیویی
رادیو تلفن
mobile phone
دوربین گوشی
radio-telephone
تلفن ماشین
تلفن بیسیم
تلفن تصویری
cellular phone
سگ و استخوان
cordless phone
تلفن لمسی
شیپور
گیرنده
touchtone phone
خط
horn
دستگاه موبایل
receiver
موبایل تلفن همراه
سلول
mobile device
تلفن دستی
cellular mobile
سلولی
handphone
cellular