knee
knee - زانو
noun - اسم
UK :
US :
مفصلی که در وسط پای شما خم می شود
بخشی از لباس شما که زانوی شما را می پوشاند
ضربه زدن به کسی با زانوی خود
مفصل میانی ساق که به ساق اجازه خم شدن می دهد
بخشی از یک لباس که زانو را می پوشاند
مفصل میانی ساق پا
لازم نیست روی زانوهای خمیده بخزیم.
شلوار جین بیلی در هر دو زانو سوراخ داشت.
دزموند فرچایلد، در حالی که از میان نورافکن ها دست و پا می زد، شلوارش را تا زانوی پرمو تا کرده بود، چیزی بر سر او فریاد زد.
Desmond Fairchild, paddling through the spotlights, his trousers rolled up to his hairy knees, shouted something at her.
پوستش را پر کرد، ضربان نبضش را دو برابر کرد، زانوهایش را آب کرد.
به گفته ماریان، او میتوانست روی دستهایش تعادل داشته باشد و زانوهایش نزدیک سینهاش باشد.
و کارگران حمل و نقل با به زانو درآوردن اقتصاد در حال تزلزل، کشور را در ماه دسامبر به یک رکود مجازی رساندند.
And bringing an already faltering economy to its knees, transport workers brought the country to a virtual standstill in December.
آیا به این دلیل بود که من هم تا زانوهایم در خاک رفتم تا گمشده ای را پیدا کنم؟
کارینگتون به دلیل زانو دردش مناسب نبود.
پای دیاز باید از ناحیه زانو قطع شود.
احاطه شده توسط تنفس، به اندازه ای نزدیک به همسایه ها که زانوها را لمس کنند.
تنها چیزی که از درس های اسکی به یاد دارم این بود که «زانوهایت را خم کن».
یک آسیب زانو
من سه سال پیش زانو را جراحی کردم.
زانوهای خود را خم کنید تا زمانی که احساس کنید عضلات ران شما کار می کنند.
وقتی زمین خوردم زانویم را چریدم.
روی یک زانو رفت و از او خواست که با او ازدواج کند.
زانو زده بود و کف آشپزخانه را می شست.
همه روی دست و زانو (= روی زمین خزیدن) به دنبال حلقه بودند.
به زانو افتاد و التماس دعا کرد.
My knees were knocking (= I was frightened).
زانوانم می زدند (= ترسیدم).
گرد و غبار زانوهای شلوارم را پاک کردم.
این شلوار جین از ناحیه زانو پاره شده است.
یک تکه زانو
بیا روی زانوی بابا بشین.
من این آهنگ ها را روی زانوی مادرم یاد گرفتم.
او می پندارد که زانوی زنبور عسل است (= نسبت به خودش نظر بسیار بالایی دارد).
اعتصابات صنعت را به زانو درآورد.
کمبود سوخت ظرف چند هفته کشور را به زانو درآورد.
اگر فکر می کردم که او نظرش را تغییر می دهد، روی زانو خم شده می روم.
افسران حاضر در این تجمع به نشانه همبستگی با تظاهرکنندگان زانو زدند.
لبخند ناگهانی او باعث شد از ناحیه زانو ضعیف شود.
تا یک زانو افتاد.
زانوهایش را بغل کرد تا گرم شود.
با اطمینان به زانویش زد.
در حالی که از خنده تکان می خورد به زانویش زد.
او یک رباط زانویش را شکسته است.
چانه ام را روی زانوهای کشیده ام گذاشتم.
ناگهان زانوهایش خم شد و روی زمین افتاد.
ضربه او را به زانو درآورد.
پایش زیر زانو نبود.
پتویی روی زانوهایش کشیده بود.
در حالی که پدرش برایش داستان می خواند، روی زانوی پدرش نشست.
patella
کشکک
popliteal
پوپلیتئال