indication
indication - نشانه
noun - اسم
UK :
US :
a sign remark, event etc that shows what is happening, what someone is thinking or feeling or what is true
نشانه، نکته، رویداد و غیره که نشان میدهد چه اتفاقی میافتد، چه چیزی فکر میکند یا احساس میکند، یا آنچه درست است
نشانه ای که نشان می دهد چیزی وجود دارد، درست است یا احتمال وقوع دارد
عمل مناسبی که توسط چیزی پیشنهاد می شود
An added indication is the percentage of the transitions that are found in the corpus only once.
یک نشانه اضافه شده درصد انتقال هایی است که فقط یک بار در مجموعه یافت می شوند.
آیا دوره زندگی مشترک نشانه ای از چگونگی زندگی مشترک است؟
بنابراین، تمام ارقام ما چیزی بیش از نشانه های تقریبی نیستند.
In fact there are indications that the Louisiana leg may contain larger reserves than the western leg in Texas.
در واقع، نشانه هایی وجود دارد که پای لوئیزیانا ممکن است دارای ذخایر بزرگتری نسبت به پای غربی در تگزاس باشد.
نشانه هایی وجود دارد که نشان می دهد حزب کارگر در انتخابات بعدی پیروز خواهد شد.
نشانه های اولیه حاکی از آن است که بیشتر بینندگان در حال تماشای چیز دیگری هستند.
دو طرف تمام نشانه هایی از تمایل خود را برای سازش نشان داده اند.
اولین نشانه ای که یک فرد نیاز به اقامت دارد از طریق درخواست رزرو است.
شمارش روزانه گرده می تواند نشانه خوبی از میزان آلرژن های موجود در هوا باشد.
در واقع، هیچ نشانه ای از ماندن کسی در آنجا وجود ندارد.
اگر می دانست بیرون چه خبر است، هیچ نشانه ای از آن نمی داد.
هیچ نشانه ای از ورود اجباری به ساختمان وجود نداشت.
او متوجه می شود که این بازی نشانه واقعی کاری که او می تواند انجام دهد نخواهد بود.
آنها هیچ اشاره ای به نحوه انجام کار ندادند.
او هر نشانه ای (= نشانه های واضح) از تمایل به پذیرش پست را نشان می دهد.
نشانه های واضحی وجود دارد که اقتصاد در حال بهبود است.
همه نشانه ها حاکی از آن است که معامله طبق برنامه پیش خواهد رفت.
هیچ نشانه بالینی برای چنین آزمایشی وجود نداشت.
سردرد ممکن است نشانه استرس باشد.
علائم شامل گلودرد است.
افزایش تورم تنها یکی از علائم وضعیت بد اقتصاد بود.
کبوتر نماد جهانی صلح است.
شاخص های اقتصادی
درد قفسه سینه می تواند یک سیگنال هشدار دهنده از مشکلات قلبی باشد.
همه نشانه ها حاکی از آن است که او بهبودی کامل خواهد داشت.
در میان نشانه هایی از افزایش بی نظمی در پایتخت، رئیس جمهور قرار است امشب در تلویزیون سخنرانی کند.
Amid indications of growing disorder in the capital the president is to make a speech on television tonight.
او واضح ترین نشانه خود را ارائه کرد که به مسابقه ادامه خواهد داد.
او نشانه های زیادی از نیت خود ارائه کرده است.
He has given ample indication of his intentions.
او شب گذشته در میان نشانههایی مبنی بر اینکه قصد استعفای خود را دارد، در مورد آیندهاش مذاکره کرد.
موفقیت های اولیه او نشانه هایی از توانایی او بود.
نشانه ها نشان می دهد که حداقل 2000 کسب و کار دیگر قبل از پایان سال ورشکست خواهند شد.
این یک نشانه عادلانه از آنچه قرار بود بیاید بود.
نشانه های اولیه این است که نوار معتبر است.
لبخندی زد، بدون اینکه کوچکترین نشانه ای از اتفاقی که افتاده بود.
محققان می گویند هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه تلویزیون اثرات فیزیکی مضری بر کودکان دارد، پیدا نکرده اند.
The researchers say they can find no indication that television has harmful physical effects on children.
این نشانه ای است برای رانندگانی که قانون را زیر پا بگذارند و مجازات خواهند شد
نشانه های کمی وجود دارد (که) اقتصاد در حال رشد است.
چهره هلن هیچ نشانه ای از آنچه او فکر می کند نشان نمی دهد.
نشان از ارقام تجارت کاهش حداقل 30 درصدی سهام است.
نشانه های کمی وجود دارد که اقتصاد در حال رشد است.
این واقعیت که او در نقش رهبری نگه داشته می شود، نشان دهنده اهمیت او برای شرکت است.
The fact that she is being kept in a leadership role is an indication of how important she is to the company.
قیمت یک محصول به طور کلی نشان دهنده کیفیت آن است.
علامت
امضا کردن
سرنخ
نشانگر
indicator
تجلی
manifestation
پیشنهاد
تصدیق
attestation
تظاهرات
اثبات
فال
augury
اعلام
declaration
افشای
disclosure
نمایش دادن
شواهد و مدارک
نمایشگاه
اشاره
hint
تلقین
intimation
توجه داشته باشید
نشانه
omen
نشان می دهد
portent
دال
اصطلاح
signifier
پیش اخطار
cue
راهنما
آگاهی
forewarning
اشاره گر
افشا
inkling
pointer
revelation
misinformation
اطلاعات غلط
disinformation
اطلاعات نادرست
falsehood
دروغ
untruth
نیمه حقیقت
half-truth