north
north - شمال
noun - اسم
UK :
US :
the direction that is at the top of a map of the world above the Equator. It is on the left if you are facing the rising sun
جهتی که در بالای نقشه جهان، بالای خط استوا قرار دارد. اگر با طلوع خورشید روبرو هستید در سمت چپ است
در شمال یا رو به شمال
باد شمال از شمال می آید
به سمت شمال
the northeastern states of the US especially during the Civil War (1861–65) when they fought against the South
ایالت های شمال شرقی ایالات متحده، به ویژه در طول جنگ داخلی (1861-1865) زمانی که آنها علیه جنوب می جنگیدند.
the northern part of England, which includes the area north of the Midlands and south of the Scottish border and contains several large cities, including Manchester, Leeds, Liverpool, and Newcastle
قسمت شمالی انگلستان که شامل ناحیه شمال میدلندز و جنوب مرز اسکاتلند می شود و شامل چندین شهر بزرگ از جمله منچستر، لیدز، لیورپول و نیوکاسل است.
کشورهای ثروتمند مناطق شمالی جهان، به ویژه اروپا و آمریکای شمالی
اگر مقداری شمال از مقدار دیگر باشد، بیشتر از آن مقدار است
the direction that goes towards the part of the earth above the equator, opposite to the south or the part of an area or country that is in this direction
جهتی که به سمت قسمتی از زمین بالای خط استوا، مخالف جنوب، یا قسمتی از ناحیه یا کشوری که در این جهت است می رود.
کشورهای صنعتی ثروتمند جهان که بیشتر آنها بالای خط استوا قرار دارند
ایالت های شمالی بخش میانه و شرقی ایالات متحده
در یا تشکیل بخش شمالی چیزی
باد از شمال می آید
به یا در شمال کشور یا منطقه
جهتی که مخالف جنوب است یا بخشی از ناحیه یا کشوری که در این جهت است
در ایالات متحده، شمال بخشی از کشور در شمال و شرق است
در جنگ داخلی ایالات متحده، شمال گروه ایالتی بود که برای حفظ ایالات متحده در کنار هم جنگیدند.
در، تشکیل، یا به سمت شمال چیزی
باد شمال به بادی گفته می شود که از شمال می آید.
قبلاً می گفتند که یک مقدار بیشتر از مقدار ذکر شده است
باد خفیفی از سمت شمال می آمد و من به سمت آن پیچیدم.
این کشور دارای غلات و بارون های قندی بزرگ و تأثیرگذاری در شمال است، اما دامداران کوچک زیادی نیز دارد.
It has large and influential cereals and sugar barons in the north but it has many small livestock farmers as well.
در اوایل دهه 1970 او سردبیر روزنامه جمهوری موقت در شمال، جمهوری خواه نیوز بود.
In the early 1970s he was editor of the Provisional republican newspaper in the north Republican News.
بعد از آن با او به شمال بازگشت و مدتی دوباره با هم زندگی کردند.
بیشتر به سمت شمال، با کشتی از شرق به غرب Cowes میروید تا از یک مسیر انحرافی بزرگ در داخل کشور از طریق نیوپورت جلوگیری کنید.
Further to the north you take the ferry across from East to West Cowes to avoid a big detour inland via Newport.
کدام سمت شمال است؟
بادهای سردی که از شمال می آید
کوه کنیا در شمال (= شمالتر از) نایروبی است.
نمایی از کوه های دوردست شمال و جنوب
پرندگانی که از شمال مهاجرت می کنند
خانه ها در شمال (= انگلستان) ارزان تر از جنوب هستند.
می خواستند از سرمای شمال فرار کنند.
جاده اصلی از شمال جزیره عبور می کرد.
زلزله شدیدی در شمال کشور رخ داد.
ادینبورگ را آتن شمال می نامیدند.
برخی از نمایندگان ویرجینیا به پیوستن به شمال رای دادند.
شمال حاضر نشد خود را متعهد به حفاظت از تنوع گونه ها کند.
نقاط قطب نما شمال، جنوب، شرق و غرب است.
مناظر در شمال (کشور) بیشتر کوهستانی است.
کمبریج در شمال لندن واقع شده است.
یک پنجره رو به شمال
شمال در جنگ داخلی آمریکا، جنوب را شکست داد.
North America/Africa
آمریکای شمالی / آفریقا
ساحل شمالی ایسلند
مزرعه ما چند مایلی شمال روستا است.
باد شدید شمالی می وزید.
دو مایل به موعد (= مستقیم) به شمال بروید.
باغ رو به شمال است و در زمستان زیاد آفتاب نمی گیرد.
من در لندن زندگی می کنم، اما اقوام من در شمال، در منچستر زندگی می کنند.
کن در می سی سی پی بزرگ شد اما پس از کالج در شمال ساکن شد.
تام در بخش شمالی ایالت زندگی می کند.
ساحل شمالی
او حدود چهل مایلی شمال اینجا زندگی می کند.
ارزش بازار این شرکت در حال حاضر 160 میلیارد دلار است.