facility
facility - امکانات
noun - اسم
UK :
US :
بخش ویژه ای از تجهیزات یا سیستمی که انجام کاری را ممکن می سازد
a place or building used for a particular activity or industry or for providing a particular type of service
مکان یا ساختمانی که برای یک فعالیت یا صنعت خاص یا برای ارائه نوع خاصی از خدمات استفاده می شود
توانایی طبیعی برای انجام کاری آسان و خوب
special buildings or equipment that have been provided for a particular use such as sports activities, shopping or travelling
ساختمانها یا تجهیزات ویژهای که برای استفاده خاصی مانند فعالیتهای ورزشی، خرید یا مسافرت تهیه شدهاند
یک مکان یا ساختمان بزرگ که برای ساخت یا ارائه یک محصول یا خدمات خاص استفاده می شود
an arrangement made by a bank for its customers which lets them use the services the bank offers. These services would include for example borrowing or investing money
ترتیبی که توسط یک بانک برای مشتریانش انجام می شود که به آنها امکان می دهد از خدماتی که بانک ارائه می دهد استفاده کنند. این خدمات شامل وام گرفتن یا سرمایه گذاری پول می شود
a special feature of a piece of equipment that allows it to do certain useful things, in addition to the things the equipment normally does
یک ویژگی خاص از یک قطعه که به آن اجازه می دهد تا کارهای مفید خاصی را انجام دهد، علاوه بر کارهایی که تجهیزات معمولاً انجام می دهند.
a place especially including buildings, where a particular activity happens
مکانی، به ویژه از جمله ساختمان ها، که در آن فعالیت خاصی اتفاق می افتد
ساختمان ها، تجهیزات و خدمات ارائه شده برای یک هدف خاص
توانایی انجام کاری آسان یا خوب
ویژگی یک محصول که به شما امکان انجام کاری را می دهد
توانایی یا مهارت در انجام کاری
چیزی مانند مکان، ساختمان یا تجهیزاتی که برای یک هدف یا فعالیت خاص استفاده می شود
تجهیزات، اتاق ها و غیره که برای استفاده افراد فراهم شده است
ساختمان یا منطقه ای که برای فعالیت یا هدف خاصی استفاده می شود
an arrangement that lets someone borrow money from a bank or other financial institution for an agreed period of time or up to a particular amount
ترتیبی که به کسی اجازه میدهد برای مدت زمان توافق شده یا تا مبلغی خاص از یک بانک یا موسسه مالی دیگر وام بگیرد.
یک ویژگی خاص در ماشین، کامپیوتر، نرم افزار و غیره که شما را قادر می سازد کاری را انجام دهید
این تلفن مجهز به سیستم تماس تلفنی است.
We will encourage more effective use of local sport and leisure facilities through compulsory competitive tendering.
ما استفاده موثرتر از امکانات ورزشی و اوقات فراغت محلی را از طریق مناقصه رقابتی اجباری تشویق خواهیم کرد.
این کالج دارای امکانات تحقیقاتی عالی است.
The Sport and Recreation Department offers some of the finest indoor sports facilities and outdoor playing fields in the province.
دپارتمان ورزش و تفریح برخی از بهترین امکانات ورزشی سرپوشیده و زمین های بازی در فضای باز را در استان ارائه می دهد.
پول برای ساخت یک مرکز ورزشی جدید جمع آوری می شود.
طیف گسترده ای وجود دارد و امکانات و فرصت های ارائه شده توسط اینها به طور قابل توجهی متفاوت است.
There was also fierce local opposition in June to plans to build the world's largest nuclear waste facility near Krasnoyarsk.
همچنین در ماه ژوئن مخالفت شدید محلی با طرح ساخت بزرگترین مرکز زباله هسته ای جهان در نزدیکی کراسنویارسک وجود داشت.
They are usually purpose-built, with facilities to help disabled people and are staffed by qualified people.
آنها معمولاً هدفمند ساخته می شوند، دارای امکاناتی برای کمک به افراد ناتوان هستند و توسط افراد واجد شرایط کار می کنند.
leisure/sports facilities
امکانات تفریحی/ورزشی
medical/recreational/educational facilities
امکانات پزشکی/تفریحی/آموزشی
shopping/banking/cooking facilities
امکانات خرید/بانک/آشپزی
Recycling facilities are provided.
امکانات بازیافت فراهم شده است.
مدرسه در حال ارتقای امکانات بازی در فضای باز است.
They provide facilities management services to corporations, hospitals and universities.
آنها خدمات مدیریت تسهیلات را به شرکت ها، بیمارستان ها و دانشگاه ها ارائه می دهند.
امکانات کافی برای خانواده های دارای فرزند خردسال وجود ندارد.
همه اتاق ها دارای امکانات خصوصی (=حمام خصوصی) هستند.
بزرگترین تاسیسات زباله هسته ای جهان
یک مرکز بهداشتی جدید
یک مرکز تولید/تولید/تحقیق/ذخیره
بازداشتگاه/تأدیه و تربیت (= زندان)
یک حساب بانکی با تسهیلات اضافه برداشت
This facility allows the user to input text in various forms onto the screen and thus create a true newspaper page.
این امکان به کاربر امکان می دهد متن را به اشکال مختلف بر روی صفحه وارد کند و در نتیجه یک صفحه روزنامه واقعی ایجاد کند.
امکاناتی برای بررسی املا
او یک امکانات برای زبان دارد.
He plays the piano with surprising facility.
او پیانو را با امکانات شگفت انگیزی می نوازد.
همه اتاق خواب ها دارای امکانات خصوصی هستند.
امکانات شامل استخر بزرگ سرپوشیده، جکوزی و سونا می باشد.
من از امکانات محاسباتی استفاده کامل کردم.
امکانات عمومی در وضعیت بدی قرار داشت.
این هتل امکانات بسیار خوبی را برای کودکان فراهم می کند.
این هتل امکانات ویژه ای برای پذیرایی از افراد معلول دارد.
امکانات نگهداری از کودکان در محل وجود دارد.
ساکنان این منطقه از کمبود امکانات بهداشتی و درمانی در این منطقه شکایت دارند.
ایستگاه راه آهن به دلیل کمبود امکانات معلولان مورد انتقاد قرار گرفت.
این فرودگاه قصد دارد امکانات اینترنت را در ترمینال های خود بهبود بخشد.
The new headquarters house offices, restaurants, and conference facilities.
دفتر مرکزی جدید دارای دفاتر، رستوران ها و امکانات کنفرانس است.
مدرسه هیچ گونه امکاناتی برای آموزش موسیقی ندارد.
توالت ها و سایر امکانات عمومی در وضعیت تکان دهنده ای قرار داشتند.
به دنبال ارتقای امکانات موجود هستیم.
هدیه
مهارت
استعداد
توانایی
knack
صلاحیت - استعداد - شایستگی
proficiency
خم شده
aptitude
قابلیت
bent
ظرفیت
deftness
صلاحیت
flair
تخصص
چابکی
دانشکده
competence
ظرافت
expertness
روانی
agility
نابغه
dexterousness
تسلط
تمایل
finesse
توانمندی
fluency
هنری
genius
بهره وری
mastery
تجربه و تخصص
propensity
پتانسیل
prowess
دست زدن به
adeptness
artistry
dexterity
expertise
awkwardness
ناجوری
clumsiness
دست و پا چلفتی
دشواری
hardship
سختی
ineptness
ناتوانی
maladroitness
بد اخلاقی
pains
دردها
disinclination
بی میلی
hardness
عجز
inability
بی کفایتی
incapability
رنج کشیدن
incapacity
ناملایمات
incompetence
مشکل
suffering
بد شانسی
adversity
بدبختی
ریاضت
misfortune
مصیبت
misery
بی ظرافتی
austerity
فاجعه
tribulation
فقر
inelegance
حقوق خصوصی
affliction
خواستن
calamity
بار
destitution
نازک بودن
privation
عذاب
شکایت
ظلم
gaucheness
torment
grievance
oppression