multiple
multiple - چندگانه
adjective - صفت
UK :
US :
بسیاری، یا شامل بسیاری از چیزها، افراد، رویدادها و غیره است
عددی که عددی کوچکتر و تعداد دقیق بارها را شامل می شود
یک فروشگاه چندگانه
شامل یا شامل بسیاری از چیزها، افراد، رویدادها و غیره است
عددی که حاصل ضرب یک عدد خاص در عدد دیگری است
یک گروه یا تعدادی از یک محصول خاص، سهم و غیره
قیمت یک سهم تقسیم بر درآمد آن (=سهم سود شرکت برای یک سال)
اجاره ای که یک ملک به عنوان سرمایه گذاری نسبت به قیمت پرداخت شده برای آن ایجاد می کند
شرکتی که صاحب مغازه هایی به همین نام در بسیاری از شهرها یا یکی از این مغازه ها است
بسیار از یک نوع، یا از انواع مختلف
عددی که می توان آن را به تعداد دقیق بار بر عدد کوچکتر تقسیم کرد
یک شرکت بزرگ که در بسیاری از شهرها مغازه دارد
داشتن بیش از یک و معمولاً چندین مورد
شامل یا شامل بسیاری از چیزها یا انواع چیزها است
a number that results from multiplying one number by another when at least one of them is a whole number (= a number with no part of a number after it)
عددی که از ضرب یک عدد در عدد دیگر حاصل میشود، در صورتی که حداقل یکی از آنها یک عدد کامل باشد (= عددی که بخشی از یک عدد بعد از آن وجود ندارد)
شامل افراد یا چیزهای مختلف، یا انواع مختلفی از افراد یا چیزها است
the current price of one of a company's shares divided by the amount of profit related to it that the company makes in a year. Multiples are used to compare the prices of different shares
قیمت فعلی یکی از سهام یک شرکت تقسیم بر مقدار سود مربوط به آن که شرکت در یک سال به دست می آورد. برای مقایسه قیمت سهام مختلف از ضریب چندگانه استفاده می شود
یکی از چندین فروشگاه با همین نام که همگی متعلق به یک شرکت هستند
عددی که حاصل ضرب یک عدد در عدد دیگر است
something that is sold, paid for etc. in multiples of 5/100/1000, etc. is sold or paid for at one time by that amount
چیزی که به صورت مضرب 5/100/1000 فروخته می شود، پرداخت می شود و غیره در یک زمان به اندازه آن مبلغ فروخته می شود یا پرداخت می شود.
لائودا با سوختگی های متعدد از ماشین شعله ور خود بیرون کشیده شد.
The issuance of multiple copies was thus intended to assure that the consignee received at least one.
بنابراین، صدور چندین نسخه برای اطمینان از دریافت حداقل یک نسخه توسط گیرنده انجام شد.
او پس از پریدن از پنجره طبقه پنجم دچار جراحات متعدد شد.
ناکامورا چندین پیشنهاد شغلی دریافت کرد.
The use of multiple logistic regression allowed the selection of the most useful clinical signs which are predictive of hypoxaemia.
استفاده از رگرسیون لجستیک چندگانه امکان انتخاب مفیدترین علائم بالینی را فراهم کرد که پیش بینی کننده هیپوکسمی هستند.
متأسفیم که نمی توانیم به سؤالات متعددی که با این دستورالعمل ها مطابقت ندارند پاسخ دهیم.
شرکت دانشجویی تلاش شجاعانه ای برای مقابله با نقش های متعدد انجام می دهد.
Two women with multiple sclerosis, including a 51-year-old Oceanside resident were found dead in Detroit-area hotels yesterday.
دو زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس، از جمله یک 51 ساله ساکن اوشن ساید، دیروز در هتل های منطقه دیترویت جسد پیدا کردند.
During this period annual elections brought multiple shifts in power resulting in thirty-one city managers for the thirty-five years following 1914.
در این دوره، انتخابات سالانه تغییرات متعددی را در قدرت به ارمغان آورد که منجر به سی و یک مدیر شهری برای سی و پنج سال پس از 1914 شد.
Applications here focus on using gigabit networks to combine the processing power of multiple supercomputers for climate and chemical reaction modeling.
برنامههای کاربردی در اینجا بر استفاده از شبکههای گیگابیتی برای ترکیب قدرت پردازش ابررایانههای متعدد برای مدلسازی واکنشهای شیمیایی و آب و هوایی تمرکز دارند.
In assembling complexity, the bounty of increasing returns is won by multiple tries over time-a process anyone would call growth.
در مونتاژ پیچیدگی، فضل افزایش بازده با تلاش های متعدد در طول زمان به دست می آید - فرآیندی که هر کسی آن را رشد می نامد.
این شکل چندین بار در هر نقاشی ظاهر می شود.
تحقیق بر اساس منابع متعدد
چندین نسخه از اسناد
داستانی که در سطوح مختلف کار می کند
ویزای چند بار ورود
چند قلو (= چند نوزاد در یک زمان از یک مادر متولد شده است)
انباشتگی چندگانه (= تصادفی که بسیاری از وسایل نقلیه را درگیر می کند)
خریداران می توانند واحدهای تک یا چندگانه خریداری کنند.
خانه ای با مالکیت/تصرف چندگانه (= مالک/تصرف چند نفر یا خانواده مختلف)
او در این تصادف جراحات متعددی را متحمل شد.
شکستگی های متعدد لگن
بیماران مبتلا به نارسایی چند عضوی
بر بدنش ضربات چاقو متعددی وجود داشت.
مرد جوان بر اثر سوختگی های متعدد جان باخت.
ما چندین نسخه از گزارش تهیه کردیم.
ما گزینه های پرداخت متعدد (= بسیار متفاوت) ارائه می دهیم.
18 مضرب 3 است، زیرا 18 = 3 x 6.
اکثر گروه های خانگی چند خانواده شامل دو خانواده کوچک بودند که با هم زندگی می کردند.
آنها واژگان و گفته های چند کلمه ای اولیه کودکان را مطالعه کردند.
چندین کپی از گزارش تهیه کنید.
18 مضرب 3 است، زیرا 6×3=18 است.
این شرکت از طریق اکتساب رشد کرده است و اکنون چندین برند را برای بازارهای مختلف تولید می کند.
محصولات ما از چندین مکان در سراسر کشور ارسال می شود.
In valuation terms the 38% share price appreciation since May has pushed the firm's multiple to record high levels.
از نظر ارزش گذاری، افزایش 38 درصدی قیمت سهام از ماه مه، چند برابری شرکت را به سطوح بالایی سوق داده است.
چند برابری درآمد آتی / قیمت
چندین سوپرمارکت همچنان بر فروش مسلط هستند.
بسیاری از مردم چندین برابر حقوق خود را برای خرید خانه وام گرفته اند.
پس انداز کنندگان می توانند بین 20 تا 400 پوند در ماه در یک طرح سالانه با اقساط چند برابر 5 پوند قرار دهند.
زیاد
متعدد
multitudinous
چندین
مختلف
گوناگون، متنوع
تعداد زیاد و متنوع
manifold
بی شمار
myriad
متنوع
sundry
ناهمسان
varied
متفرقه
مختلط
miscellaneous
ترکیب
mixed
لژیون
multifarious
چند برابر
assorted
مالتی پلکس
compound
حجیم
legion
غواصان
multifold
متنوع شده است
multiplex
ناهمگون
voluminous
رنگارنگ
divers
آرایش
diversified
جمعی
heterogeneous
بی تفاوت
motley
برابر بیشتر
beaucoup
چند شکلی
چندگانه
diversiform
indiscriminate
morefold
multiform
multitudinal
محدود
تعداد کمی
minimal
حداقل
restricted
محصور
circumscribed
محدود شده است
unvaried
بی تنوع
پایه ای
finite
محدود، فانی
مقدار کمی
محدود، تنگ
delimited
پائوکال
paucal
از پیش تعریف شده
predefined
کاهش
reduced
تنظیم
کم اهمیت
مهار شده است
bounded
شماره گذاری شده
confined
curbed
numbered