collective

base info - اطلاعات اولیه

collective - جمعی

adjective - صفت

/kəˈlektɪv/

UK :

/kəˈlektɪv/

US :

family - خانواده
collection
مجموعه
collector
گردآورنده
collective
جمعی
collectable
قابل جمع آوری
collectivism
جمع گرایی
collectivization
جمعی سازی
collected
جمع آوری شده
collectivist
جمع گرا
collect
جمع آوری کنید
collectivize
جمعی کردن
collectively
به صورت جمعی
google image
نتیجه جستجوی لغت [collective] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف
  • combined


    ترکیب شده


  • مشترک


  • مفصل

  • shared


    به اشتراک گذاشته شده است

  • united


    متحد

  • cooperative


    تعاونی

  • communal


    اشتراکی


  • متقابل

  • aggregate


    تجمیع

  • collaborative


    مبتنی بر همکاری

  • concerted


    پیوند هماهنگ

  • cumulative


    انباشته

  • pooled


    ادغام شده

  • allied


    متحد شد

  • collated


    گردآوری شده است

  • conjoint


    بهم پیوسته

  • conjunct


    پیوند


  • گروه


  • چندگانه


  • عمومی

  • assembled


    مونتاژ

  • compiled


    تدوین شده است

  • composite


    کامپوزیت

  • consolidated


    تلفیقی


  • شرکت های بزرگ، دارای شخصیت حقوقی

  • gathered


    جمع آوری کرد

  • grouped


    گروه بندی شده است

  • undivided


    تقسیم نشده

  • unified


    متحد شده است

  • concentrated


    متمرکز شده است

  • heaped


    انباشته شده

antonyms - متضاد

  • شخصی


  • تنها

  • sole


    منفرد، مجد، تنها، منزوی، انفرادی

  • solitary


    انفرادی

  • solo


    مستقل

  • lone


    اشتراک گذاری نشده

  • lonesome


    عدم همکاری


  • یک مرد

  • unshared


    مقطعی

  • uncooperative


    تک دست

  • one-man


    انحصاری

  • sectional


    خصوصی

  • single-handed


    مفرد

  • exclusive


    جداگانه، مجزا


  • یک جانبه


  • منحصر بفرد

  • singular


    یک طرفه


  • خود ایستاده

  • unilateral


    قابل احترام


  • جدا شده

  • one-sided


    متمایز

  • selfstanding


    خود

  • respective


    انتخاب کنید

  • isolated


    خاص


  • ناهمسان

  • own


    محصور


  • especial


  • one-way



  • restricted


لغت پیشنهادی

wo

لغت پیشنهادی

applicator

لغت پیشنهادی

therapy