try
try - تلاش كردن
verb - فعل
UK :
US :
برای انجام کاری که ممکن است قادر به انجام آن نباشید اقدام کنید
انجام دادن یا استفاده از چیزی برای مدت کوتاهی برای کشف مناسب، موفق، لذت بخش و غیره
طعم غذا یا نوشیدنی را بچشید تا بفهمید که آیا آن را دوست دارید یا خیر
برای یافتن چیزی یا کسی به مکان یا شخصی بروید یا با آنها تماس بگیرید
سعی کنید در، پنجره و غیره را باز کنید تا ببینید قفل است یا خیر
برای بررسی و قضاوت یک پرونده حقوقی، یا کسی که تصور می شود در دادگاه مرتکب جرم شده است
to try to do something especially something difficult. Attempt is more formal than try and is used especially in written English
تلاش برای انجام کاری، به خصوص کاری دشوار. تلاش بیشتر رسمی است تا تلاش و به ویژه در زبان انگلیسی نوشتاری استفاده می شود
تا جایی که می توانید برای انجام کاری تلاش کنید
سعی کنید کاری را انجام دهید، زمانی که برایتان سخت است
تلاش بسیار برای انجام کاری که بسیار دشوار است، به خصوص برای مدت طولانی
تلاش بسیار برای رسیدن به چیزی
سخت تلاش کردن برای انجام کاری
تلاش برای انجام کاری، به خصوص زمانی که مطمئن نیستید که موفق خواهید شد
to try to do something – used when offering to do something or suggesting that someone should do something
تلاش برای انجام کاری – زمانی استفاده میشود که به انجام کاری پیشنهاد میدهید یا پیشنهاد میکنید که کسی باید کاری را انجام دهد
تلاش برای انجام کاری
آزمایشی از چیزی برای اینکه ببینید آیا آن مناسب است یا موفق یا برای اینکه بفهمید آیا آن را دوست دارید یا خیر
چهار امتیاز را با گذاشتن توپ روی زمین پشت خط دروازه حریف در راگبی به دست آورد
برای آزمایش چیزی برای اینکه ببینیم آیا مناسب است یا مفید است یا کار می کند
توسط بسیاری از افراد استفاده شده و ثابت شده است که موثر است
بررسی یک متهم به ارتکاب جرم در دادگاه حقوقی با پرسیدن سوالات و در نظر گرفتن حقایق شناخته شده و سپس تصمیم گیری در مورد مجرم بودن آنها
نگران کردن یا آزار دادن کسی یا بر هم زدن صبر یک فرد با مشکلات بسیار، اغلب جزئی
to examine a person accused of committing a crime in a law court by asking them questions and considering known facts, and then decide if they are guilty
(در بازی راگبی) عمل بازیکنی که توپ را روی زمین پشت خط دروازه تیم حریف قرار می دهد که برای تیم بازیکن امتیاز می گیرد.
برای آزمایش چیزی برای اینکه ببینیم آیا مناسب یا مفید است یا خیر
بررسی یک متهم به ارتکاب جرم در دادگاه حقوقی برای تصمیم گیری در مورد مجرم بودن آن شخص
(in the game of rugby) the act of a player putting the ball on the ground behind the opposing team's goal line which scores points for the player's team
تلاش برای انجام کاری؛ تلاش
آوردن فردی که متهم به جرمی است به دادگاه قانون برای تصمیم گیری در مورد مجرم بودن آنها
هریت توپ را برداشت و سعی کرد به سبد ضربه بزند.
to examine a person accused of committing a crime in a court of law to decide if the person is guilty
نمیدونم میتونم بیام یا نه ولی سعی میکنم
میخوای چیکار کنی؟
خیلی سعی کردم نخندم.
شما حتی برای پیدا کردن آن تلاش نکرده اید.
سعی نکنید خیلی سریع این کار را انجام دهید.
مدام سعی می کردم به یاد بیاورم که قبلا او را کجا دیده بودم.
من فقط سعی می کردم تا کمک کنم!
او ناامیدانه سعی می کرد سرپا بماند.
او تمام تلاش خود را کرد تا مشکل را حل کند.
فقط سعی کن
سعی کردم باهاش تماس بگیرم اما جوابی نیومد.
فقط سعی کنید آخر هفته یک لوله کش بگیرید!
او تلاش کرد و تلاش کرد اما نتوانست از آن بالا برود.
لطفاً بعداً دوباره امتحان کنید.
آیا این قهوه جدید را امتحان کرده اید؟ خیلی خوبه
«میخواهی ماهی خام را امتحان کنی؟» «چرا نه؟» من هر چیزی را یک بار امتحان خواهم کرد!'
من می خواهم چیز جدیدی را امتحان کنم.
من یک هفته بدون کافئین دارم. باید امتحانش کنی.
آیا تا به حال موج سواری را امتحان کرده اید؟
این کفشها را با توجه به اندازهتان امتحان کنید - باید متناسب با شما باشند.
او در را امتحان کرد، اما در قفل بود.
این درمان هنوز روی بیماران آزمایش نشده است.
جان اینجا نیست سعی کنید با موبایل او تماس بگیرید.
او به اتهام قتل محاکمه شد.
این پرونده در برابر هیئت منصفه مورد رسیدگی قرار گرفت.
او تمام تلاشش را کرد تا آن را به موقع انجام دهد.
آنها هنوز یک بازی را نبرده اند، اما این برای تلاش نیست.
آنها بازی را باختند، اما نه به دلیل عدم تلاش.
یک روش آزمایش شده و آزمایش شده برای حل مشکل
کودکان اغلب آن را با معلمان جدید امتحان می کنند.
به دنبال
assay
سنجش
تلاش
هدف
endeavorUS
تلاش ایالات متحده
endeavourUK
تلاش انگلستان
strive
تلاش کردن
مقاله
تقلا
undertake
بعهده گرفتن
aspire
آرزو می کنم
laborUS
نیروی کار ایالات متحده
labourUK
کار انگلستان
ریسک
کار کردن
چاقو داشته باشد
کتک زدن
تلاش کن
رانندگی برای
برو برای
برای
برو دنبال
همگی بروید بیرون
خود را کوبیدن کند
یک انگشت را بلند کنید
پیشنهاد دادن
vie for
رقابت برای
تحمل کردن
به سمت عقب خم شوید
گردنت بشکن
bust a gut
شکم