neck
neck - گردن
noun - اسم
UK :
US :
قسمتی از بدن شما که سرتان را به شانه هایتان متصل می کند یا همان قسمت یک حیوان یا پرنده
بخشی از یک لباس که دور گردن شما میچرخد
قسمت باریک چیزی، معمولا در بالا
a confident attitude that makes you able to do unreasonable or shocking things without feeling embarrassed
نگرش مطمئنی که باعث می شود بتوانید کارهای غیر منطقی یا تکان دهنده را بدون احساس خجالت انجام دهید
قطعه زمین باریکی که از قسمت وسیع تری بیرون می آید
اگر دو نفر گردن داشته باشند، برای مدت طولانی به صورت جنسی می بوسند
قسمتی از بدن که سر را به شانه ها متصل می کند
قسمتی از لباس که دور گردن انسان میچرخد
بخشی از یک جسم توخالی که در بالا قرار دارد و از قسمت زیر آن باریکتر است
یک قسمت باریک از یک عضو بدن
برای بوسیدن و در آغوش گرفتن یک شخص به روش جنسی
نوشیدن خیلی سریع چیزی مخصوصا الکل
گردن لباس قسمتی است که دور گردن انسان میچرخد
گردن نیز قسمت باریکی است که در نزدیکی بالای جسمی مانند بطری قرار دارد
A neck is also the long narrow part of a string instrument such as a guitar, on which the strings are pressed in order to produce different notes.
گردن همچنین قسمت بلند و باریک یک ساز زهی مانند گیتار است که سیم ها را روی آن فشار می دهند تا نت های مختلف تولید شود.
بوسیدن کسی برای مدت طولانی
قصاب تام او را بلند کرد و دیدم که گردنش شکسته است.
Fifi and Carmencita watched while Mundin unwrapped the snake from around his neck and poked one end at his little sister.
فیفی و کارمنسیتا در حالی که موندین مار را از دور گردنش باز می کرد و یک سرش را به خواهر کوچکش می زد، تماشا می کردند.
باند روسری را دور گردنش پیچید.
ما در مورد چوبکاری و آخرین چیزهای مضحک در Mount Blue، در گردنه من از جنگل، صحبت میکنیم.
گردنم خیلی درد داره
If the resultant hollow in the neck is really severe it might require a form of heat treatment to rectify the situation.
اگر توخالی حاصل در گردن واقعاً شدید باشد، ممکن است برای اصلاح وضعیت به نوعی عملیات حرارتی نیاز داشته باشد.
یقه این پیراهن خیلی پایین است.
گردن از افرا ساخته شده است که مایه تعجب بود، زیرا من منتظر چوب ماهون بودم.
Fairly large long-necked, long-legged wading birds, habitually flying with neck outstretched: a useful distinction from herons.
پرندگان قدامی نسبتاً بزرگ، گردن دراز و پا دراز، که معمولاً با گردن دراز پرواز می کنند: وجه تمایز مفید از حواصیل.
سپس شروع به باد کردن پرهای دم خود می کنید و گردن خود را به داخل و خارج پف می کنید.
روسری به گردنش بست.
با گردن سفت از خواب بیدار شدم.
زرافه ها گردن بسیار بلندی دارند.
گردنش را دراز کرد تا دید بهتری داشته باشد.
در پاییز گردنش شکست.
در این پله ها یک نفر گردنش را می شکند (= خود را زخمی می کند).
موهای پشت گردنم سیخ شد.
او یک پیراهن غیر رسمی با یقه باز پوشیده بود.
لباس او سه دکمه در گردن داشت.
چه اندازه گردن می گیرید؟
a round-necked sweater
یک پلیور یقه گرد
گردن یک بطری
گردنه باریک زمین بین دریاچه و دریا
گردن یک گیتار
گردن بره
ما تا گردن بدهکاریم
او در آن (= دردسر) تا گردن است.
من فکر نمی کردم او گردن برنجی برای این کار داشته باشد.
با نفس کشیدن تو از گردن من نمی توانم کاری را انجام دهم.
از بند گردن او گرفت و او را بیرون انداخت.
گربه بچه گربه اش را از بند گردنش گرفت.
بدهی های من سنگ آسیاب بر گردنم است.
بیکاری سنگ آسیاب اقتصادی بر گردن کشور بود.
دوچرخه سواران با نزدیک شدن به دور پایانی گردن و گردن بودند.
او از گردنه شما از جنگل (= منطقه ای که در آن زندگی می کنید) است.
تو این گردنه جنگل چیکار میکنی؟
آن مرد گردن درد دارد!
موضوعی نیست که من حاضر باشم سرم را به خاطرش بگذارم.
من قرار نیست گردنم را با تو راگبی بازی کنم!
او می خواهد گردن سیاسی خود را نجات دهد.
او برای نجات پوست خودش دروغ گفت و علت حادثه را به گردن دوستش انداخت.
nape
پشت گردن
cervix
دهانه رحم
scruff
خراشیدن
halse
هالسه
scrag
خراش
collar
یقه