ascended
ascended - صعود کرد
N/A - N/A
UK :
US :
آنها به آرامی از مسیر شیب دار بالای کوه بالا رفتند.
یک پرواز طولانی از پلهها وجود دارد که به سمت درهای کلیسای جامع بالا میروند.
او در نهایت به مقام مدیر اجرایی رسید.
افزایش یافت
گل سرخ
grew
رشد کرد
improved
بهبود یافته
lifted
برداشته شد
soared
اوج گرفت
built
ساخته شده
climbed
صعود کرد
surged
منبسط
expanded
بزرگ شده
magnified
موشک زده
rocketed
بورژون شده
bourgeoned
تشدید شد
burgeoned
شتاب گرفت
escalated
جمع آوری شده
accelerated
استقبال مینماید
accumulated
به وجود آمد
appreciated
دو برابر شد
arose
بالاتر رفت
doubled
بالا رفت
got higher
رانده شد
moved up
برخاست
pushed up
بیدار شد
سربالایی رفت
waked up
شکوفا شد
went up
به اوج رسید
went uphill
برخاستن
woke up
flourished
peaked
uprose
declined
نپذیرفتن
dropped
کاهش یافته است
fell
سقوط
collapsed
فرو ریخت
crashed
سقوط کرد
degenerated
منحط شده است
depreciated
مستهلک شد
deteriorated
رو به وخامت گذاشت
diminished
کاسته
disintegrated
متلاشی شد
dwindled
محو شده است
faded
ناموفق
failed
پرچم گذاری شده است
flagged
عقب نشینی کرد
lessened
افتاده
receded
کوچک شد
sagged
کوچک شده است
shrank
فرود آمد
shrunk
کبوتر
descended
لغزید
dove
پایین آورد
plummeted
غوطه ور شد
plummetted
واگذار کرد
slid
غرق شد
tumbled
لیز خورد
lowered
plunged
relinquished
sank
slipped
slumped