context
context - متن نوشته
noun - اسم
UK :
US :
متنی
زمینه سازی
به صورت متنی
the situation events, or information that are related to something and that help you to understand it
موقعیت، رویدادها یا اطلاعاتی که به چیزی مرتبط است و به شما در درک آن کمک می کند
the words that come just before and after a word or sentence and that help you understand its meaning
کلماتی که درست قبل و بعد از یک کلمه یا جمله می آیند و به شما در درک معنای آن کمک می کنند
موقعیتی که در آن چیزی وجود دارد یا اتفاق می افتد، و این می تواند به توضیح آن کمک کند
the text or speech that comes immediately before and after a particular phrase or piece of text and helps to explain its meaning
متن یا گفتاری که بلافاصله قبل و بعد از یک عبارت یا قطعه متن خاص آمده و به توضیح معنای آن کمک می کند
If words are used out of context only a small separate part of what was originally said or written is reported, with the result that their meaning is not clear or is not understood
اگر کلمات خارج از متن استفاده شوند، تنها بخش کوچکی از آنچه در ابتدا گفته شده یا نوشته شده گزارش می شود، در نتیجه معنای آنها مشخص نیست یا درک نمی شود.
تأثیرات و رویدادهای مربوط به یک رویداد یا موقعیت خاص
the text or speech that comes immediately before and after a particular phrase or piece of text and that influence how it is used and what it means
متن یا گفتاری که بلافاصله قبل و بعد از یک عبارت یا قطعه متن خاص آمده و بر نحوه استفاده و معنای آن تأثیر می گذارد.
اما همه اینها در چارچوب یک جهت اتفاق می افتد.
This makes it absolutely clear that the early road and the drains belong in a mid to late second-century context.
این کاملاً روشن میکند که جادههای اولیه و زهکشیها به بافت اواسط تا اواخر قرن دوم تعلق دارند.
اینها باید در زمینه، از طریق تجربیات توسعه یابد.
یادآوری عشای ربانی از راز عید پاک به سادگی در این زمینه شکرگزاری گنجانده شد.
کلمات انگلیسی بسته به زمینه می توانند معانی مختلفی داشته باشند.
رابطه بین متن جمله و کلمه مقصد متفاوت است.
در زمینه اعتراض سیاسی نیز رخ می دهد.
در این زمینه، یک ستاره نوترونی به طور موثر یک هسته اتمی است.
چنین پایگاههای اطلاعاتی در زمینههای وسیعی مورد استفاده قرار میگیرند.
برای بررسی زمینه وسیعتر/گسترده تر جنگ
زمینه تاریخی/فرهنگی/اجتماعی
دولت باید زمینه اعتراضات را در نظر بگیرد.
این نوع تبلیغات در زمینه های مختلف مورد استفاده قرار می گیرد.
نهادها زمینه ای را فراهم می کنند که در آن افراد می توانند نقش های متفاوتی را ایفا کنند.
این سخنرانی باید در چارچوب بریتانیا در دهه 1960 تنظیم شود.
تصمیم او را فقط می توان در زمینه درک کرد.
من فکر می کنم مهم است که این را در چارچوب قرار دهیم.
آتش بس زمینه ضروری برای مذاکرات معنادار است.
شما باید بتوانید معنای کلمه را از روی متن حدس بزنید.
متن نقل قول معنای او را کاملاً روشن می کند.
This quotation has been taken out of context (= repeated without referring to the rest of the text).
این نقل قول از متن خارج شده است (= بدون اشاره به بقیه متن تکرار شده است).
شما باید به کلمات در متن نگاه کنید.
کودکان برای کار علمی خود به زمینه های معنادار نیاز دارند.
چگونه معلمان می توانند زمینه مناسب را برای بچه ها ایجاد کنند؟
یافتن تعارض در محیط کار، خانواده یا هر زمینه انسانی دیگر طبیعی است.
مشکلات مشابه در زمینه های دیگر نیز به وجود آمده است.
این اعمال فقط در زمینه های خاص معینی دارند.
You can't just look at it in terms of the immediate problem. You've got to see it in a wider context.
شما نمی توانید فقط از نظر مشکل فوری به آن نگاه کنید. شما باید آن را در زمینه وسیع تری ببینید.
شما باید به این اظهارات در چارچوب رسوایی های اخیر نگاه کنید.
شما باید مشکل را در یک زمینه گسترده تر ببینید.
زمینه ای خنثی برای به اشتراک گذاری و بحث در مورد ایده ها
برای ارائه نمونه هایی از زبان مورد استفاده در زمینه مناسب
Her reply was quoted out of context and seemed to mean something quite different from what she had intended.
پاسخ او خارج از متن نقل شده بود و به نظر می رسید معنایی کاملاً متفاوت با آنچه او در نظر داشت داشته باشد.
مهم این است که همه درگیری ها و خونریزی ها در نمایشنامه های او در بستر تاریخی دیده شود.
این نبرد کوچک در زمینه تاریخ اسکاتلند بسیار مهم است.
در این تمرین، یک کلمه خالی می شود و شما باید با نگاه کردن به متن آن را حدس بزنید.
خبرنگار سخنان من را کاملاً خارج از چارچوب دانست.
زمینه تاریخی/ادبی
او مایل است به دنبال راه حل هایی در زمینه تغییرات در سیستم مراقبت های بهداشتی باشد.
circumstances
موقعیت
conditions
شرایط
محیط
تنظیمات
زمینه
وضعیت
backdrop
پس زمینه
چارچوب
milieu
جو
ambience
اقلیم
محیط اطراف
ارتباط
surroundings
احساس کنید
حالت
بافت
اطراف
ambient
متوسط
clime
رابطه
contexture
صحنه
environs
را احاطه می کند
وضعیت امور
سناریو
زمین
surrounds
احاطه
چگونگی، امر، تفصیل، شرایط محیط، پیش امد، شرح
terrain
exaggeration
اغراق
embellishment
آراستگی
aggrandisementUK
بزرگنمایی انگلستان
aggrandizementUS
بزرگنمایی ایالات متحده
overemphasis
تاکید بیش از حد
overestimation
بیش از حد
overstatement
تقویت
amplification
اسراف
extravagance
هایپربولی
hyperbole
بزرگنمایی
magnification
ارزش گذاری بیش از حد
overvaluation
پیچیدگی
elaboration
بزرگ شدن
enlargement
تجلیل
glorification
تشدید
intensification