besides

base info - اطلاعات اولیه

besides - بعلاوه

preposition - حرف اضافه

/bɪˈsaɪdz/

UK :

/bɪˈsaɪdz/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [besides] در گوگل
description - توضیح

  • هنگام اضافه کردن دلیل دیگر استفاده می شود


  • علاوه بر شخص یا چیز دیگری که شما ذکر می کنید


  • بعلاوه؛ همچنین

  • Besides going to aerobics twice a week she rides horses on Saturdays.


    او علاوه بر اینکه هفته ای دو بار به ایروبیک می رود، شنبه ها نیز اسب سواری می کند.

  • Sonya says she couldn't get here through all the snow. Besides her car's broken down.


    سونیا می‌گوید که نتوانسته است از میان آن همه برف به اینجا برسد. علاوه بر این، ماشین او خراب شده است.

  • I wanted to help her out. Besides I needed the money.


    می خواستم کمکش کنم علاوه بر این، من به پول نیاز داشتم.

  • I don't mind picking up your things from the store. Besides the walk will do me good.


    بدم نمیاد وسایلت رو از مغازه بردارم علاوه بر این، پیاده روی به من کمک می کند.

example - مثال
  • We have lots of things in common besides music.


    ما به جز موسیقی چیزهای مشترک زیادی داریم.

  • Besides working as a doctor he also writes novels in his spare time.


    او علاوه بر کار به عنوان پزشک، در اوقات فراغت خود نیز رمان می نویسد.

  • I've got no family besides my parents.


    من به جز پدر و مادرم خانواده ای ندارم.

  • I’ve got plenty of other things to do besides talking to you.


    من به غیر از صحبت کردن با شما، کارهای دیگری نیز برای انجام دادن دارم.

  • What other sports do you like besides football?


    به جز فوتبال چه ورزش دیگری را دوست دارید؟

  • I like all sports except football.


    من همه ورزش ها را دوست دارم به جز فوتبال.

  • What other sports do you like apart from football?


    من همه ورزش ها را جدا از فوتبال دوست دارم.

  • I like all sports apart from football.


    او تمام آهنگ های آلبوم را به جز آهنگ پایانی نوشت.

  • She wrote all of the songs on the album except for the final track.


    به غیر از / به غیر از آهنگ پایانی، تمام آهنگ های آلبوم توسط او نوشته شده است.

  • Apart from/aside from the final track all of the songs on the album were written by her.


    ترانه سرایی - به استثنای چند مورد جزئی - از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است.

  • The songwriting—with a few minor exceptions—is of a very high quality.


    تنها با یکی دو مورد استثنا، آهنگسازی از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است.

  • With only one or two exceptions, the songwriting is of a very high quality.


    اکثر آهنگ ها کمتر از سه دقیقه هستند، به استثنای آهنگ عنوان.

  • The majority of the compositions are less than three minutes long with the notable exception of the title track.


    به استثنای آهنگ عنوان، این آلبوم یک ناامیدی بزرگ است.

  • With the exception of the title track this album is a huge disappointment.


    در اینجا لیستی از تمام سی دی های گروه، به استثنای ضبط های غیررسمی «bootleg» آمده است.

  • Here is a list of all the band’s CDs, excluding unofficial ‘bootleg’ recordings.


    اینجا کنارم بشین


  • به جز هاکی چه ورزش دیگری انجام می دهید؟

  • What other sports do you play besides hockey?


    فکر نکنم شنبه بیام من خیلی کار دارم. علاوه بر این، من واقعاً مهمانی ها را دوست ندارم.

  • I don’t think I’ll come on Saturday. I have a lot of work to do. Besides I don’t really like parties.


    او اهمیتی نمی‌دهد که شما دیر بیایید - علاوه بر این، به سختی تقصیر شماست.

  • She won't mind if you're late - besides it's hardly your fault.


    به جز بسکتبال ورزش دیگری هم انجام می دهید؟

  • Do you play any other sports besides basketball?


    آیا به جز گلف ورزش دیگری هم انجام می دهید؟

  • Do you play any other sports besides golf?


    او اهمیتی نخواهد داد که دیر بیایید - علاوه بر این، این تقصیر شما نیست.

  • He won’t mind if you’re latebesides it’s not your fault.


synonyms - مترادف
antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

beamed

لغت پیشنهادی

encumber

لغت پیشنهادی

depriving