ultimate

base info - اطلاعات اولیه

ultimate - نهایی

adjective - صفت

/ˈʌltɪmət/

UK :

/ˈʌltɪmət/

US :

family - خانواده
ultimate
نهایی
ultimately
در نهایت
google image
نتیجه جستجوی لغت [ultimate] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف

  • نهایی


  • آخر

  • concluding


    نتیجه گیری

  • conclusive


    قطعی

  • eventual


    پایانه

  • terminal


    تعیین کننده

  • decisive


    متعاقب

  • ensuing


    در نتیجه


  • دومی

  • consequent


    آخرین


  • خالص

  • resulting


    بسته شدن

  • latest


    پایان

  • net


    اوج می گیرد

  • closing


    به پایان رساندن

  • end


    خاتمه دادن

  • culminating


    پایان دادن

  • finishing


    عقب ترین

  • terminating


    تاخیر

  • ending


    پایین ترین

  • hindmost


    نهایی ترین

  • rearmost


    تاج گذاری

  • lag


    آخرین لحظه

  • bottommost


    در حال پیچیدن

  • endmost


    دیر

  • crowning


    عالی

  • last-minute


    بعد

  • winding up



  • supreme



antonyms - متضاد

  • شروع


  • اولین

  • earliest


    در درجه نخست

  • foremost


    اولیه


  • افتتاح


  • راه افتادن

  • starting


    مقدماتی

  • introductory


    افتتاحیه

  • inaugural


    شروع می شود

  • preliminary


    دوشیزه

  • commencing


    سرب

  • precursory


    اصلی

  • maiden


    اصلی ترین

  • leadoff


    پیشگام


  • زود

  • headmost


    مقدمه


  • قبلی

  • pioneer


    بدون پایان


  • آغازگر

  • prefatory


    منتهی شدن

  • prelusive


    بنیادین

  • preceding


    پیشین

  • nonterminating


    زودتر

  • initiatory


    قبل


  • foundational


  • preparatory


  • primordial


  • antecedent


  • earlier



لغت پیشنهادی

foul

لغت پیشنهادی

flog

لغت پیشنهادی

jeopardized