painter
painter - نقاش
noun - اسم
UK :
US :
کسی که نقاشی می کشد
کسی که کارش نقاشی خانه ها یا ساختمان های دیگر است
کسی که کارش رنگ آمیزی سطوح مانند دیوارها و درها است
an artist who uses paint to create pictures, or a worker whose job is to cover parts of buildings with paint
هنرمندی که از رنگ برای خلق تصاویر استفاده می کند یا کارگری که کارش پوشاندن قسمت هایی از ساختمان ها با رنگ است
He was the chief architect in charge of the then-burgeoning rapid transit system - and it turns out he was also a painter.
او معمار اصلی سیستم حمل و نقل سریع در حال رشد در آن زمان بود - و معلوم شد که او یک نقاش نیز بوده است.
یک نقاش خانه
یک نقاش منظره
ترنر احتمالاً بزرگترین نقاش منظره ای بود که انگلستان تا به حال ساخته است.
How dare Lamb demanded, these mere painters inflict their visions of Juliet and Rosalind upon the public?
لمب خواستار این شد که این نقاشان صرفاً چه جرأتی دارند که تصورات خود را از جولیت و روزالیند به مردم تحمیل کنند؟
جان جیمز اودوبون نقاش بزرگ طبیعت با این موضوع موافقت کرد.
یکی از نقاشان می گوید از رنگ لاتکس استفاده کنید.
Vincent would soon see the struggle to turn himself into what he called a Peasant painter as his prime aim.
وینسنت به زودی تلاش برای تبدیل خود را به آنچه او یک نقاش دهقانی می نامید را هدف اصلی خود می دید.
سر هنری ریبرن، نقاش پرتره معروف اسکاتلندی
میکل آنژ، مجسمه ساز، نقاش، معمار و شاعر در سال 1564 درگذشت.
این اثر نقاش بزرگ اسپانیایی، گویا است.
در حال حاضر نقاشان در طبقه بالا مشغول رنگ آمیزی دفاتر هستند.
Modigliani arrived quite sober for the occasion but when the two painters came to discuss their work the conversation became dangerously frigid.
مودیلیانی برای این مناسبت کاملاً هوشیار وارد محل شد، اما وقتی دو نقاش برای بحث در مورد کارشان آمدند، گفتگو به طرز خطرناکی سرد شد.
او به عنوان یک نقاش و تزئین کار می کند.
یک نقاش معروف
یک نقاش پرتره/منظره
او به سرعت به عنوان یک نقاش پرتره شهرت پیدا کرد.
نقاش دربار رودولف دوم
an exhibition of works by contemporary painters
نمایشگاهی از آثار نقاشان معاصر
برخی از نقاشان بزرگ قرن گذشته
یان ورمیر نقاش چیره دست هلندی
شاردن یک نقاش با استعداد طبیعت بی جان بود.
هنرمند
illustrator
تصویرگر
portraitist
پرتره نگار
artisan
صنعتگر
drawer
کشو
landscapist
منظره ساز
watercolorist
آبرنگ ساز
animator
انیماتور
cartoonist
کاریکاتوریست
sketcher
اسکیس
craftsman
داوبر
dauber
مینیاتوریست
miniaturist
نقاش پرتره
رنگ زنجیر
paint-slinger
مجسمه ساز
craftsperson
صنایع دستی
sculptor
هنرمند خوب
handicrafter