blackly

base info - اطلاعات اولیه

blackly - سیاه

adverb - قید

/ˈblækli/

UK :

/ˈblækli/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [blackly] در گوگل
description - توضیح
  • in a way that finds humour in something serious sad or shocking


    به گونه ای که طنز را در چیزی جدی، غم انگیز یا تکان دهنده می یابد

example - مثال
  • The movie takes a blackly humorous look at death.


    فیلم نگاهی طنزآمیز سیاه به مرگ دارد.

  • Evelyn Waugh's blackly comic novels


    رمان های کمیک سیاه و سفید اولین وا

synonyms - مترادف
  • sably


    سیبلی

  • darkly


    تاریک

  • ravenly


    پرخاشگر

  • inkily


    به صورت جوهری

  • blackishly


    سیاهی

  • sootily


    دوده ای

  • swarthily


    به شکلی تند

  • cloudedly


    ابری

  • duskily


    somberlyUS

  • somberlyUS


    sombrelyUK

  • sombrelyUK


    در سایه

  • shadowily


    سایه ای

  • shadily


    تیره و تار

  • murkily


    تاوني

  • tawnily


    به طرز چشمگیری

  • drably


    به طرز غمگینی

  • sallowly


    قهوه ای

  • brownly


    با دلتنگی

  • dimly


    غم انگیز

  • dingily


    به طور نامشخص

  • gloomily


    به صورت crepuscularly

  • indistinctly


    به شدت

  • crepuscularly


    به صورت غار

  • tenebrously


    تاریکی

  • cavernously


    بی نور

  • darksomely


    با تندی

  • darkishly


  • lightlessly


  • pitchily


antonyms - متضاد
  • whitely


    سفید

  • lightly


    به آرامی

  • milkily


    شیری

لغت پیشنهادی

picker

لغت پیشنهادی

botching

لغت پیشنهادی

undertook