barkeeper

base info - اطلاعات اولیه

barkeeper - باردار

N/A - N/A

ˈbɑːrˌkiː.pɚ

UK :

ˈbɑːˌkiː.pər

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [barkeeper] در گوگل
description - توضیح
  • someone who serves drinks in a bar


    کسی که در یک بار نوشیدنی سرو می کند

  • a person who serves drinks in a bar or the owner or manager of a bar


    شخصی که در یک بار نوشیدنی سرو می کند، یا صاحب یا مدیر یک بار

example - مثال
  • She spent the summer working as a barkeeper at the resort.


    او تابستان را به عنوان یک باردار در استراحتگاه گذراند.

synonyms - مترادف
  • bartender


    متصدی بار

  • mixologist


    میکسولوژیست

  • barkeep


    پارس کردن

  • bar-keeper


    باردار

  • barmaid


    ساقی

  • steward


    مباشر

  • butler


    خدمتکار

  • barman


    بارمن

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

anaesthesiology

لغت پیشنهادی

leaked

لغت پیشنهادی

cares