baptizing

base info - اطلاعات اولیه

baptizing - تعمید دادن

N/A - N/A

bæpˈtaɪz

UK :

bæpˈtaɪz

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [baptizing] در گوگل
description - توضیح
  • present participle of baptize


    فاعل فاعل از غسل تعمید دادن

  • to make someone officially a member of the Christian Church in a service of baptism


    برای اینکه شخصی را رسماً در مراسم غسل تعمید به عضویت کلیسای مسیحی درآورد

example - مثال
  • Were you baptized a Catholic?


    آیا شما یک کاتولیک تعمید داده اید؟

synonyms - مترادف
  • immersing


    غوطه ور شدن

  • lustrating


    لوستر کردن

  • sprinkling


    پاشیدن

  • aspersing


    پراکنده

  • besprinkling


    آبپاشی

  • blessing


    برکت

  • christening


    تعمید

  • dipping


    فرو بردن

  • sanctifying


    تقدیس کردن

  • purifying


    تصفیه کننده

  • baptisingUK


    تعمید انگلستان

antonyms - متضاد
  • dirtying


    کثیف کردن

  • ignoring


    نادیده گرفتن

لغت پیشنهادی

consumer

لغت پیشنهادی

collection

لغت پیشنهادی

powerless