anaphylactic

base info - اطلاعات اولیه

anaphylactic - آنافیلاکتیک

adjective - صفت

/ˌænəfɪˈlæktɪk/

UK :

/ˌænəfɪˈlæktɪk/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [anaphylactic] در گوگل
description - توضیح

  • resulting from an extreme and dangerous allergic reaction to something eaten or touched

    ناشی از یک واکنش آلرژیک شدید و خطرناک به چیزی که خورده شده یا لمس شده است

example - مثال

  • She suffered a severe anaphylactic reaction after eating the clams.

    او پس از خوردن صدف ها دچار واکنش شدید آنافیلاکسی شد.

  • an anaphylactic reaction

    یک واکنش آنافیلاکتیک

  • The greatest number of anaphylactic episodes in children has involved peanuts.

    بیشترین تعداد اپیزودهای آنافیلاکسی در کودکان مربوط به بادام زمینی است.

synonyms - مترادف

  • anaphylaxic

    آنافیلاکسی

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

aesthetics

لغت پیشنهادی

motion

لغت پیشنهادی

avidity