baba
base info - اطلاعات اولیه
baba - بابا
noun - اسم
/ˈbɑːbɑː/
UK :
/ˈbɑːbɑː/
US :
family - خانواده
google image
description
-
توضیح
برخی از مردم آسیای جنوبی برای احترام به یک مرد مسن از پدر استفاده می کردند
توسط برخی از جنوب آسیایی ها هنگام صحبت با یک دوست یا یک کودک، به خصوص یک مرد یا پسر استفاده می شود
example
-
مثال
synonyms
-
مترادف
مادر بزرگ
gran
بزرگ
grandma
مادربزرگ
granny
نان
nan
ابولا
abuela
بابوشکا
babushka
بابی
bubbie
دستور زبان
gramma
نانا
grandmom
اوما
nana
جد
nonna
مهریه
ouma
گامی
ancestor
grammeUK
dowager
gramUS
eldermother
گرمی
eldmother
ماماو
gammy
مادرسالار
grammeUK
میما
gramUS
میماو
grammy
میمی
grandam
پرستار بچه
grandmum
بلدام
mamaw
matriarch
meemaw
memaw
mimi
nanna
nanny
beldame
antonyms
-
متضاد
grandchild
نوه
granddaughter
بابا بزرگ
نوه پسر
grandson