snowblading

base info - اطلاعات اولیه

snowblading - برف زدن

N/A - N/A

ˈsnoʊ.bleɪ.dɪŋ

UK :

ˈsnəʊ.bleɪ.dɪŋ

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [snowblading] در گوگل
description - توضیح
  • the sport of skiing on snow using snowblades


    ورزش اسکی روی برف با استفاده از تیغه های برفی

  • the sport of moving across snow on snow blades (= a short type of ski used without ski poles)


    ورزش حرکت بر روی برف روی تیغه های برفی (= نوع کوتاه اسکی که بدون چوب اسکی استفاده می شود)

example - مثال
  • The resort offers equipment for skiing, snowboarding and snowblading.


    این استراحتگاه تجهیزاتی برای اسکی، اسنوبورد و برف‌سواری ارائه می‌دهد.

synonyms - مترادف
  • skiboarding


    اسکی بورد

  • ski boarding


    اسکی سوار شدن

  • ski-boarding


    اسکی سواری

  • snow-blading


    برف کوبیدن

  • snow blading


    برف تراشی

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

verdict

لغت پیشنهادی

arpeggio

لغت پیشنهادی

amiable