regimented
base info - اطلاعات اولیه
regimented - دسته بندی شده
adjective - صفت
/ˈredʒɪmentɪd/
UK :
/ˈredʒɪmentɪd/
US :
family - خانواده
google image
example
-
مثال
synonyms
-
مترادف
controlled
کنترل می شود
disciplined
منضبط
ordered
سفارش داده شده
organisedUK
سازمان یافته انگلستان
organizedUS
سازمان یافته ایالات متحده
strict
سخت گیرانه
orderly
منظم
systematic
نظام
لباس فرم
زوج
neat
مرتب
tidy
بدون تغییر
unchanging
بی تنوع
unvaried
غیر متغیر
unvarying
کدر
dull
یکنواخت
monotonous
تنظیم شده است
regulated
به شدت تنظیم شده است
strictly regulated
سیستماتیک انگلستان
systematisedUK
سیستماتیک ایالات متحده
systematizedUS
ناشکسته
unbroken
محصور
به خوبی مرتب شده است
restricted
به خوبی سازماندهی شده است
well-ordered
از نزدیک کنترل می شود
well-organized
به شدت کنترل می شود
closely controlled
روی افسار محکم
strictly controlled
کارآمد
تاثير گذار
antonyms
-
متضاد
رایگان
varied
متنوع
undisciplined
بی انضباط
