refunded
base info - اطلاعات اولیه
refunded - بازپرداخت شد
N/A - N/A
ˌriːˈfʌnd
UK :
ˌriːˈfʌnd
US :
family - خانواده
google image
example
-
مثال
وقتی برای تجارت به پرو رفتم، اداره هزینه های من را پس داد.
تعطیلات لغو شد، بنابراین آژانس مسافرتی مجبور شد قیمت بلیط را به همه بازپرداخت کند.
antonyms
-
متضاد
deprived
محروم شده است
forfeited
از دست رفته
held
برگزار شد
holden
نگهدارنده
kept
نگهداری می شود
گمشده
penalisedUK
جریمه شد انگلستان
penalizedUS
ایالات متحده را جریمه کرد
took
گرفت
taken
گرفته شده
