aspirating

base info - اطلاعات اولیه

aspirating - آسپیراسیون

N/A - N/A

ˈæs.pə.reɪt

UK :

ˈæs.pɪ.reɪt

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [aspirating] در گوگل
description - توضیح
  • present participle of aspirate


    فاعل فاعل از بیرون کشیدن

  • to breathe out air when pronouncing a plosive consonant sound


    برای استنشاق هوا در هنگام تلفظ صدای همخوان انفجاری


  • نفس بکشید یا به طور تصادفی ماده ای را در ریه های خود تنفس کنید

example - مثال
synonyms - مترادف
  • articulating


    بیان کردن

  • enunciating


    اعلام کردن

  • pronouncing


    تلفظ کردن

  • saying


    گفتن

  • sounding


    صدا دادن

  • voicing


    صداگذاری

antonyms - متضاد
  • injecting


    تزریق کردن

لغت پیشنهادی

sweets

لغت پیشنهادی

mysticism

لغت پیشنهادی

migrations