Baltic

base info - اطلاعات اولیه

Baltic - بالتیک

N/A - N/A

ˈbɔːl.tɪk

UK :

ˈbɔːl.tɪk

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [Baltic] در گوگل
description - توضیح
  • belonging to or relating to the Baltic Sea or the countries surrounding it


    متعلق یا مربوط به دریای بالتیک یا کشورهای اطراف آن


  • خیلی سرد


  • دریایی بین اروپای مرکزی و شمالی

example - مثال
  • It's baltic outside.


    بیرون بالتیک است.

synonyms - مترادف
antonyms - متضاد
  • balmy


    ملایم

  • hot


    داغ

  • mild


    خفیف

  • summerlike


    تابستانی

  • summery


    معتدل

  • temperate


    گرمسیری

  • tropical


    گرم


  • ارامش

  • clement


    دلپذیر

  • pleasant


لغت پیشنهادی

limited

لغت پیشنهادی

ambled

لغت پیشنهادی

overcoming