bigamously

base info - اطلاعات اولیه

bigamously - دوقطبی

N/A - N/A

ˈbɪɡ.məs.li

UK :

ˈbɪɡ.məs.li

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [bigamously] در گوگل
description - توضیح

  • در حالی که قبلاً به طور قانونی با شخص دیگری ازدواج کرده است

example - مثال
  • He bigamously married her in 1968.


    او در سال 1968 با او ازدواج کرد.

  • She has been married four times, once bigamously.


    او تا به حال چهار بار ازدواج کرده است، یک بار دوجنس.

synonyms - مترادف
  • polygamously


    چند همسری

  • adulterously


    زنا

antonyms - متضاد
  • monogamously


    تک همسری

  • steadily


    به طور پیوسته

  • exclusively


    منحصرا

  • faithfully


    صادقانه

  • committedly


    متعهدانه

لغت پیشنهادی

billionaire

لغت پیشنهادی

nerd

لغت پیشنهادی

interpose