billionaire

base info - اطلاعات اولیه

billionaire - میلیاردر

noun - اسم

/ˌbɪljəˈner/

UK :

/ˌbɪljəˈneə(r)/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [billionaire] در گوگل
description - توضیح
  • someone who has more than a billion dollars or pounds


    کسی که بیش از یک میلیارد دلار یا پوند دارد

  • someone who has assets worth at least a billion pounds, dollars etc


    کسی که دارایی حداقل یک میلیارد پوند، دلار و غیره دارد

  • a person who has money property etc. that is worth at least 1,000,000,000 dollars, pounds, euros, etc.


    شخصی که دارای پول، دارایی و غیره است که حداقل 1.000.000.000 دلار، پوند، یورو و غیره ارزش دارد.

  • someone who has more than a billion dollars (= $1,000,000,000) in the form of property possessions, or money


    کسی که بیش از یک میلیارد دلار (= 1,000,000,000 دلار) به صورت دارایی، دارایی یا پول دارد.

  • a person who has money property etc. that is worth at least a billion dollars, pounds, euros, etc.


    شخصی که دارای پول، دارایی و غیره است که حداقل یک میلیارد دلار، پوند، یورو و غیره ارزش دارد.

  • Hauser is a billionaire several times over.


    هاوزر چندین برابر میلیاردر شده است.

  • He was then faced during the presidential election campaign with an unexpected challenge by Ross Perot, a billionaire from Texas.


    او سپس در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری با چالشی غیرمنتظره توسط راس پرو، میلیاردر تگزاسی مواجه شد.

  • Perot, a billionaire, spent more than $ 60 million of his own money in his 1992 campaign.


    پروت، میلیاردر، بیش از 60 میلیون دلار از پول خود را در مبارزات انتخاباتی خود در سال 1992 خرج کرد.

  • Anthony Hopkins plays a bookish billionaire with a head full of unused facts.


    آنتونی هاپکینز نقش یک میلیاردر کتابخوان را بازی می کند که سرش پر از حقایق استفاده نشده است.

  • Then billionaire Ross Perot hinted he may rejoin the presidential race as an independent.


    سپس راس پرو، میلیاردر، اشاره کرد که ممکن است دوباره به عنوان یک فرد مستقل به رقابت های ریاست جمهوری بپیوندد.

example - مثال
  • a Texas billionaire


    یک میلیاردر تگزاسی

  • The new mayor is a billionaire with no prior government experience.


    شهردار جدید میلیاردری است که هیچ تجربه قبلی در دولت ندارد.

synonyms - مترادف
  • tycoon


    سرمایه دار

  • magnate


    نجیب زاده

  • millionaire


    میلیونر

  • moneybags


    کیف پول


  • گربه چاق

  • multimillionaire


    مولتی میلیونر، بسیار ثروتمند

  • mogul


    مغول

  • capitalist


    میلیاردر

  • zillionaire


    کرزوس

  • Croesus


    دارند


  • اسکیلیونر

  • squillionaire


    پلوتوکرات

  • plutocrat


    فرد ثروتمند


  • جیب عمیق


  • جوراب ابریشمی

  • silk stocking


    پول


  • ناباب

  • nabob


    سرمایه گذار

  • bankroller


    ثروتمند


  • پول ساز


  • بارون

  • moneymaker


    غواصی

  • baron


    فرد بسیار ثروتمند

  • Dives


    الیگارش


  • میداس

  • oligarch


    پول چرخان

  • Midas


    مولتی میلیونر

  • money-spinner


    چند میلیاردر

  • multimillionairess


    گازیلیونر

  • multibillionaire


  • gazillionaire


antonyms - متضاد
  • have-not


    نداشتن

  • pauper


    فقیر

لغت پیشنهادی

moving

لغت پیشنهادی

radiation

لغت پیشنهادی

alternative