brassiere

base info - اطلاعات اولیه

brassiere - سینه بند

noun - اسم

/brəˈzɪr/

UK :

/ˈbræziə(r)/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [brassiere] در گوگل
description - توضیح
  • a bra


    یک سوتین

  • formal for bra


    رسمی برای سینه بند

  • bra


    سینه بند

  • A brassiere, fluttering weightlessly to the ground.


    سینه بند که بی وزن روی زمین بال می زند.

  • She wore loose black pyjamas, moccasins and a black brassiere.


    او پیژامه مشکی گشاد، مقرنس و سینه بند مشکی پوشیده بود.

  • Confidently, her hands sought to undo the brassiere.


    با اطمینان، دستانش به دنبال باز کردن سینه بند بودند.

example - مثال
synonyms - مترادف
  • bra


    سینه بند

  • sports bra


    سوتین ورزشی

  • undergarment


    لباس زیر

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

arriving

لغت پیشنهادی

iron

لغت پیشنهادی

anniversary