word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف
-
hairsbreadths
پهنای مو
-
inches
اینچ
-
fractions
کسری
-
whiskers
سبیل ها
-
hairbreadths
مو
-
فاصله های ضربه ای
-
striking distances
خطوط مو
-
hairlines
فاصله های تف کردن
-
spitting distances
مراحل
-
steps
دم می زند
-
whiffs
وسعت
-
breadth
دست زدن به
-
رنگ ها
-
tinges
پی گیری
-
زمزمه می کند
-
whispers
میلی متر انگلستان
-
millimetresUK
گردن ها
-
necks
آس
-
aces
بیت ها
-
bits
نشانه ها
-
jots
گوش شات
-
earshot
سنگ زنی
-
stonecast
فریادها
-
hollers
رازک
-
hops
عکس چشم
-
eyeshot