blasé

base info - اطلاعات اولیه

blasé - بی احترامی

N/A - N/A

ˌblɑːˈzeɪ

UK :

ˌblɑːˈzeɪ

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [blasé] در گوگل
description - توضیح
  • bored or not excited, or wishing to seem so


    بی حوصله یا هیجان زده نیست، یا می خواهد اینطور به نظر برسد


  • بی حوصله یا خیلی علاقه مند نیست

example - مثال
  • He flies first class so often he's become blasé about it.


    او خیلی وقت ها درجه یک پرواز می کند که از این بابت عصبانی شده است.

  • How could she be so blasé about her victory?


    چطور می‌توانست اینقدر نسبت به پیروزی‌اش خشمگین باشد؟

synonyms - مترادف
antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

crust

لغت پیشنهادی

survives

لغت پیشنهادی

travel