broad-spectrum

base info - اطلاعات اولیه

broad-spectrum - طیف گسترده ای

adjective - صفت

/ˌbrɔːd ˈspektrəm/

UK :

/ˌbrɔːd ˈspektrəm/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [broad-spectrum] در گوگل
description - توضیح
  • broad-spectrum chemicals or medicines are effective against a wide range of pests, diseases etc


    مواد شیمیایی یا دارویی با طیف وسیع در برابر طیف وسیعی از آفات، بیماری ها و غیره موثر هستند

  • (of a drug or chemical) able to kill a wide range of bacteria, insects, etc.


    (از یک دارو یا ماده شیمیایی) قادر به کشتن طیف گسترده ای از باکتری ها، حشرات و غیره است.

example - مثال
  • Cipro is known as a broad-spectrum antibiotic because it is effective against many types of bacteria.


    سیپرو به عنوان یک آنتی بیوتیک با طیف وسیع شناخته می شود زیرا در برابر بسیاری از انواع باکتری ها موثر است.

  • the overuse of broad-spectrum pesticides


    استفاده بیش از حد از آفت کش های طیف وسیع

synonyms - مترادف

  • جهانی است


  • بطور گسترده


  • جامع


  • به طور کلی


  • گسترده

  • sweeping


    وسیع


  • تمدید شده

  • extended


    شامل

  • inclusive


    بزرگ


  • اطراف

  • all-around


    دور تا دور

  • all-round


    دوربرد

  • wide-ranging


    دور از دسترس

  • far-ranging


    عمومی

  • far-reaching


    غیر اختصاصی


  • مشترک

  • generic


    چشم پرنده

  • nonspecific


    فراگیر - عمومی - کلی


  • کامل

  • bird's-eye


    بی تفاوت

  • all-inclusive


    پایه ای


  • همه جانبه

  • indiscriminate


    سراسری

  • broad-based


    در مقیاس بزرگ


  • all-embracing


  • across-the-board


  • expansive


  • wide-reaching


  • large-scale



antonyms - متضاد
  • narrow-spectrum


    طیف باریک

لغت پیشنهادی

compromise

لغت پیشنهادی

sentence

لغت پیشنهادی

aloof